نگاهی به چالش های 403 و بایدهای 404 صدا و سیما
سینمایی شدن «موسی کلیمالله»، دور هم جمع شدن «پایتختیها»، چالشهای جنگ روایتها و یک انتخابات زودهنگام، یک شاهکار پرسروصدا، یک حذف عجیب و چند اتفاق دیگر، شاید مهمترین و پرچالشترین رخدادهای صدا و سیما در سال ۱۴۰۳ باشند.

خبرگزاری تسنیم – مجتبی برزگر: تقریباً سه سال پیش، پیمان جبلی با شعار تحول به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد. در آن زمان، همگان بر این باور بودند که تغییرات مثبتی در عرصه تولید سریالها، برنامهها و تحولات رسانه ملی رخ خواهد داد. وعدههایی هم برای بازگشت چهرههایی که در آن روزها از تلویزیون غایب بودند، داده شد.
حال که این یادداشت نوشته و منتشر میشود، نخستین روز سال 1404 را پشت سر میگذاریم. روزهایی که میتوان با اطمینان گفت که با بازگشت چهرههایی همچون پایتختیها و مجریانی چون فرزاد حسنی، امیرحسین مدرس، فرزاد جمشیدی، محمدرضا گلزار و افشاگریهایی در مورد بحث «نطقکشی هنرمندان» به تعبیر ایرج طهماسب، جمله معروف رئیس صداوسیما مبنی بر اینکه «درب صداوسیما به روی همه هنرمندان باز است»، دیگر وعدهای توخالی به نظر نمیرسد. بلکه این مسیر نشان میدهد که راه برای بازگشت چهرههای محبوب و توانمند تلویزیون باز است.
چهرههایی که دور هم جمع شدند
همانطور که گروه «پایتخت» در سال 1403 دوباره گرد هم آمدند و قرار است از چهارم فروردینماه مردم دوباره سریال «پایتخت» و اتفاقات نقی معمولی را روی آنتن تلویزیون ببینند. در کنار آن، فرزاد جمشیدی در سحرگاه شبکه دو ظاهر خواهد شد و فرزاد حسنی با برنامه «ماندنیها» پس از مدتی، یک مسابقه تلویزیونی و برنامهای متفاوت از تحویل سالهای رادیو و تلویزیون را در شبکه نسیم به روی آنتن خواهد برد.
ماجرای دو چابکسازی!
اینها بدون شک اتفاقات مثبتی هستند که اگر به تصمیمات جدید در زمینه تجمیع تصمیمگیریها و سیاستگذاریها در حوزه کودک و نوجوان صداوسیما اضافه کنیم، میتوانیم بگوییم که سیما به یک چابکسازی در این عرصه دست یافته است. در این راستا، شورایی به نام «کودک و نوجوان» زیر نظر مدیر شبکه کودک شکل گرفته است. البته این چابکسازی بیشتر در جهت سیاستگذاریها صورت گرفته و شبکه کودک و امید همچنان آنتنهای جداگانهای دارند.
یک چابکسازی بیسر و صدای دیگر هم در حوزه تأمینهای صداوسیما انجام شده که این نیز اتفاق جالب و مهمی است. تلویزیون قطعا به این نوع چابکسازیها و تجمیعهایی نیاز دارد که آن را از وضعیت فربه بودن خارج کند.
سال 1403 با بازگشت دو برند قدیمی به تلویزیون آغاز شد. ایرج طهماسب برنامه «مهمونی» را که در دو فصل اول در نمایش خانگی پخش میشد، به شبکه نسیم آورد و پس از ترکیب آن با عروسکهای مجموعه «کلاهقرمزی»، برنامه جدید «مهمانی» را ساخت. از سوی دیگر، مسابقه «مردان آهنین» پس از هفت سال دوری، به آنتن برگشت؛ این بار با اجرای علیرام نورایی. این روند ادامه پیدا کرد و در ویژهبرنامههای رمضان و نوروز 1404 نیز این تغییرات به چشم آمد.
یک اکران ارزشمند
شاید اکران نسخه سینمایی «موسی کلیمالله» نیز یکی از اتفاقات ارزشمند بود که در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به وقوع پیوست. فیلمی که توانست در بخشهای مختلف جشنواره نامزد شود و چند جایزه مهم را از آن خود کند. در این میان، ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان فیلم، در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم اعلام کرد که پیشتولید و روند تولید سریال «موسی» نیز آغاز شده است و کار در این زمینه همچنان ادامه دارد. این اعلام رسمی، بسیاری از شائبهها مبنی بر عدم ساخت سریال «موسی» و دیگر مسائل مطرح شده را به طور کامل برطرف کرد.
جریان شیطنتآفرینیها هیچگاه از سر سلمان فارسی برداشته نشد. در همین روزها که به دلیل تعطیلات عید نوروز فیلمبرداری چند روزی متوقف شده بود، علت این توقف و تعطیلی را به مسائل مالی و کمبود بودجه نسبت دادند. در حالی که پیگیریها نشان میدهند دلیل اصلی تعطیلی، مشابه بسیاری از پروژههای دیگر، صرفاً به دلیل عید دیدنیها و استراحت گروه در ایام نوروز بوده است.
به این نتیجه رسیدند این چرخ نیاز به اختراع مجدد ندارد!
اما در کنار بازگشت چهرههای قدیمی و برندهایی همچون «مهمونی» از شبکه نمایش خانگی به تلویزیون و ساخت سریال «پایتخت»، روند ریلگذاری برای ورود چهرههای جدید به رسانه ملی همچنان ادامه دارد. سیاستی که از همان ابتدا با انتقادات فراوان مواجه شد و برخی نیز احساس خطر کردند. اتفاقی که بعدها برخی منتقدان آن را بهجا و منطقی دانستند. در عین حال، بارها به مسئولین صداوسیما یادآوری شده که فرآیند چهرهسازی باید بهطور همزمان با استفاده از سرمایهها و چهرههای قدیمی پیش برود. این امر به تدریج مورد توجه قرار گرفت و مدیران ارشد صداوسیما به این نتیجه رسیدند که نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست!
دوباره نطقکشی
اما ماجرای نطقکشی از چهرهها، شاید در سال 1403 بیشتر خودش را نشان داد. زمانی که بسیاری از هنرمندان و بازیگران شناختهشده در مواجهه با این سوال که چرا تلویزیون نیستید؟ یا از پاسخ دادن به آن طفره میرفتند، یا همانند ایرج طهماسب در گفتوگویی صراحتاً اعلام میکردند که بعد از بازگشت به تلویزیون با «مهمونی»، چقدر تحت فشار قرار گرفتند تا از همکاری با تلویزیون اجتناب کنند.
حتی پس از بازگشت پایتختیها به تلویزیون، این نکته مطرح شد که پیشنهادهای میلیاردی و عجیبوغریبی به آنان داده میشد تا با یک مجموعه دیگر در شبکه نمایشخانگی همکاری کنند. یا حتی برخی میهمانانی که میخواستند در برنامههای تلویزیونی حضور یابند، با دستمزدهای چندبرابری، یا به جامجم نمیرسیدند، یا از تهیهکنندگان تلویزیونی میخواستند تا با آن دستمزدها در برنامهها حضور پیدا کنند.
پیشتر در ماجرای حمله به مهران رجبی، پشت پردههایی از این حملات به بازیگران دیگر نیز آشکار شد. الهام حمیدی، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون، در صفحه مجازی خود این نکته را مطرح کرد. او در واکنش به توهینها علیه شخصیتها در اینستاگرام نوشت: «اخیراً بحث توهینهای کامنتی به شخصیتها در رسانه توسط افراد مختلف مطرح شده. گفتم بد نیست بگویم که من هم تحمیل سکوت را در دو موقعیت دیدم: یکبار وقتی فوتبالیستها در جام جهانی حق شادی بعد از گل نداشتند و یکبار هم وقتی بازیگران بعد از شرکت در جشنواره فجر مورد اهانت و فحاشی قرار گرفتند. ظاهراً اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای، سیل توهینها در کامنتها و دایرکتها را بههمراه دارد. آیا واقعاً صاحب این اکانتهای توهینکننده مردم بافرهنگ ایرانی هستند؟»
متین ستوده، بازیگر دیگر، اخیراً در فضای مجازی یادآور شده است: «دیدم بعضی از همکارهای عزیزم در رابطه با توهینهای کامنتی به شخصیتها در فضای مجازی صحبتهایی کردند… راستش دلم خیلی گرفت، شاید چون پارسال همین موقعها خیلیها سر کارشون میرفتند و زندگیشون بر مدار بود، ولی خیلیهای دیگه نمیتوانستند حتی به سر کار رفتن فکر کنند چون مورد اهانت و فحاشی و قضاوت قرار میگرفتند.»
در همان زمان بود که برای اولین بار عبارت «نطقکشی» رسانهای شد. مدیر شبکه چهار سیما در جریان برنامه زنده «جامجم» از عبارت «نطقکشی» و «تفتیش عقاید روشنفکری» استفاده کرد. او گفت: «تلویزیون افرادی مثل سروش صحت، مهران مدیری، احسان علیخانی و رامبد جوان را حذف نکرده است، بلکه این افراد به دلیل نظام «نطقکشی» و «تفتیش عقاید روشنفکری» جرئت نمیکنند به تلویزیون بیایند.»
چند ساعت بعد، پیمان جبلی، رئیس صداوسیما، در جمع خبرنگاران بر این نکته مدیر شبکه چهار صحه گذاشت و گفت: «بخشی از چهرهها خودشان به ما ابراز کردهاند که به دلیل فشارهای روانی وارد شده از بیرون و همان عبارتی که مدیر محترم شبکه چهار استفاده کردند، تمایلی به همکاری ندارند. دلایل مختلف دیگری هم وجود دارد که بخشی هم مالی است و بخشی دیگر شاید فعلاً در شرایطی نیستند که بخواهند همکاری کنند.»
چالش کاهش مخاطب
با این حال، در سال 1403 بارها صداوسیما با چالش کاهش مخاطب و انتقادهای شدید به عملکرد خود مواجه شده است. حتی این انتقادها در روایتگری برخی از اتفاقات مهم و عجیب سال نیز نمایان شد. از جمله در ماجرای سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور شهید یا شهادت سیدحسن نصرالله و تأخیر در اعلام شهادت یحیی سنوار با 24 ساعت اختلاف نسبت به شبکههای اجتماعی، این انتقادها بیشتر خود را نشان دادند.
ماجرای یک انتخابات زودهنگام
در شرایطی که کشور به تدریج از حادثه شهادت آیتالله رییسی در سانحه بالگرد فاصله میگرفت، تلویزیون وظیفه پیدا کرد تا مقدمات برگزاری انتخاباتی پررونق را فراهم کند. ویژهبرنامههای متعدد و چالشی انتخاباتی بر روی آنتن رفت و فرصتهای تبلیغاتی قابل توجهی به نامزدها ارائه شد تا بتوانند رأی مردم را به سمت خود جلب کنند.
در این ایام، برگزاری میزگردهای انتخاباتی به ویژه میزگرد فرهنگی چالشی، مناظرههای شبکه خبر، و همچنین مناظرههای دو نفره نامزدها در دور دوم که پس از 15 سال برگزار شد ـ توجه بسیاری را در داخل و خارج از کشور جلب کرد.
این گفتوگوها به محتوای مناسبی برای فضای مجازی و رسانهها تبدیل شد و تنور انتخابات را داغتر کرد. در میان این برنامهها، گفتوگوی چالشی شهاب اسفندیاری با نماینده مسعود پزشکیان در یکی از میزگردهای زنده تلویزیونی، توجهها را از تمام برنامههای دیگر انتخاباتی ربود و البته حضور محمدجواد ظریف در برنامه سیاست خارجی مسعود پزشکیان نیز قابل توجه بود.
البته پس از انتخابات ریاستجمهوری، رئیس صداوسیما تغییرات مهمی را اعمال کرد و خدابخشیِ پرحاشیه را تغییر داد و حسن عابدینی را به عنوان معاون سیاسی سازمان منصوب کرد. با این حال، تلویزیون هنوز با چالش عقب ماندن در جنگ روایتها نسبت به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دست و پنجه نرم میکند.
نیازمند یک برنامهریزی ویژه برای سریالهای مناسبتی
در حوزه سریالسازی، علیرغم تمرکزگرایی و موفقیت سریالهایی چون «طوبی» و پربیننده شدن «سوجان» و چند اتفاق دیگر، نقدها همچنان در ایام محرم و حالا در ماه رمضان بیشتر خود را نشان میدهد. تلویزیون باید برنامهریزی بهتری برای ایام مناسبتهای مهم خود، به ویژه ماه رمضان و ماه محرم، داشته باشد. در حالی که در گذشته برنامهریزی بهتری برای این ایام انجام میشد و مخاطبان با سریالهایی روبهرو میشدند که بوی رمضان از آنها به مشام میرسید.
شاید نوروز بهتری را مخاطبان با سریال «پایتخت» شاهد باشند و همچنین «قول مردونه» که تیزرهای آن و بازیگرانش نوید اتفاقات خوبی را از چهارم فروردین به بعد میدهد.
در حوزه سریالسازی و اطلاعرسانی به نظر میرسد تلویزیون به تلاش مضاعف و افزایش خلاقیت و ابتکار نیاز دارد. همان نکتهای که پیمان جبلی، رئیس صداوسیما، در اولین اظهارنظر سال 1404 خود و یادداشتی که در اختیار رسانهها قرار گرفت، به آن اشاره کرده است.
سیمافیلم و حوزه سریالسازی به ساخت سریالهای الف ویژه و سرعت عمل در این زمینه نیازمند است. «سلمان فارسی» داوود میرباقری بدون شک اتفاق مهمی است و «موسی کلیمالله» حاتمیکیا نیز باید هرچه زودتر وارد فاز تولید شود. از سوی دیگر، نامهای «پوریای ولی» و «چمران» باید جدیتر دنبال شوند و در سال 1404 مهیای تولید شوند. اینها همان نکاتی هستند که میتوانند مخاطب تلویزیون را امیدوارتر کنند.
زمزمهای برای بازگشت مهران مدیری
در روزهایی که برخی بر این باور بودند که تلویزیون سلبریتیها را فراری میدهد، محمدرضا گلزار چند فصل از «پانتولیگ» را به تلویزیون آورد، محمد بحرانی و محسن کیایی با «هزار و یک» به تلویزیون آمدند و جواد رضویان برنامه جدیدی به نام «شوخی شوخی» را به شبکه سه آورد. از طرفی، «دل خوش» جدید مهران غفوریان هم به نوروز آمد. همچنین، زمزمههای حضور مهران مدیری با یک سریال جدید نیز به گوش میرسد. بسیاری از بازیگران چهره نیز به طرق مختلف، چه به عنوان بازیگر، میهمان یا مجری، در تلویزیون حضور دارند.
با این حال، همچنان این انتظار وجود دارد که از چهرههای محبوبی چون احسان علیخانی، رامبد جوان و رضا رشیدپور دعوت شود تا در تلویزیون برنامه داشته باشند. پیگیریهای ما در سال 1403 نیز نشان میدهد که این دعوتها به طرق مختلفی انجام شده، اما مسائل همچون نطقکشی و دیگر دلایل باعث بروز چالشها و موانعی در این زمینه شده است.
کمدیهای شکستخورده
پس از ایام نوروز و رمضان که دو برند باسابقه تلویزیون، شامل «زیرخاکی 4» و «نون خ 5»، روی آنتن رفتند، تلویزیون در پنج ماه بعدی با خلأ سریالهای کمدی باکیفیت مواجه شد. البته بخش قابل توجهی از این مدت به دلیل تقارن با ماههای محرم و صفر و همچنین شهادت رئیسجمهور، بدون پخش سریالهای کمدی سپری شد. در باقی ایام، دو سریال «دربندون» و «پشت پرده» روی آنتن رفتند که هیچکدام نتوانستند رضایت مخاطبان را جلب کنند. حتی در زمینه برنامهسازی، «چهار پایه» با حضور علی صادقی، قدرتالله ایزدی و یوسف تیموری نیز نتوانست موفقیت چشمگیری به دست آورد. در نتیجه، تلویزیون نتوانست در حوزه کمدی مانند گذشته موفق عمل کند و همچنان مخاطب به همان گنجینه کمدی تلویزیون دل بسته است. بهویژه که این روزها سریال «بدل» در مقایسه با دو سریال دیگر رمضانی نتواسته عملکرد موفقی داشته باشد. البته باید منتظر «پایتخت 7» باشیم تا ببینیم آیا این سریال میتواند موفقیتهای گذشتهاش را تکرار کند یا خیر.
توقف چهار ماهه «شیوه» و بازگشت آن
برنامه «شیوه» که به واسطه بحثهای داغ و جنجالی در حوزههای مختلف، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته بود، امسال با توقف پخش در ابتدای راه با حاشیهای پرسروصدا همراه شد. «شیوه 4» پس از پخش پنجمین قسمت با موضوع مشارکت سیاسی و حضور تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس، و علی انتظاری، رئیس برکنارشده دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، از جدول پخش خارج و برای مدتی تعلیق شد. سرانجام در آذرماه، پس از حدود چهار ماه، «شیوه» دوباره به آنتن شبکه چهار بازگشت.
شاهکار پرسروصدای «جعبه سیاه»
هرچند برنامه «جعبه سیاه» بدون سروصدا روی آنتن رفت، اما جنجال اهدای کفن و آگهی ترحیم به مهمانان برنامه، این سکوت خبری را جبران کرد! ویدئویی از دلخوری هادی عامل از چالش برنامه «جعبه سیاه» دست به دست شد و سرآغاز ماجرا شد. طبق چالش «جعبه سیاه»، عامل با کفن و آگهی ترحیم خود مواجه شد و دلخوری خود از این اقدام را ابراز کرد. انتشار بریده ویدئوی این بخش در بازپخش برنامه، باعث شد این گزارشگر بار دیگر از سازندگان «جعبه سیاه» انتقادهای تندی کند. ماجرا با توضیح برنامه درباره هدف از این اقدام، عذرخواهی از هادی عامل و واکنش منفی پیمان جبلی، رئیس صداوسیما، ادامه پیدا کرد. فصل دوم «جعبه سیاه» بدون این چالش تولید شده است.
حذف تیتراژ یلدایی با صدای مدیری
آنچه ویژهبرنامه یلدایی شبکه سه را در مرکز توجه قرار داد، بازگشت مهران مدیری به تلویزیون به عنوان خواننده تیتراژ «یلدای مادرانه» بود. مدیری و علی زندوکیلی تیتراژ برنامه را خواندند، اما این قطعه پخش نشد و با نام «کوه قاف» در فضای مجازی منتشر شد. ایمان قیاسی، مجری برنامه، در توضیح این اتفاق گفت: «این ترانه تیتراژ برنامه ما بود که تا شب قبل از برنامه قرار بود پخش شود، اما به طور ناگهانی منتفی شد.»
حواشی «پاورقی» و شهبازی
برنامه «پاورقی» با اجرای محمدرضا شهبازی تا به حال با حاشیهها و موج انتقادات زیادی مواجه بوده است، اما دو مورد از پرسروصداترین حواشی برنامه در سال 1403، تحلیل نادرست شهبازی از وضعیت سوریه و اظهارات او علیه علی ضیا بود. شهبازی با پخش ویدئویی از دکلمه غمگین علی ضیا و سفر این مجری به پاریس، گفت که ضیا با ناامیدی مردم کاسبی میکند و در پاریس برای لذتجویی خرج میکند. ادبیات شهبازی و کنایههای او به ضیا با واکنشهای منفی مواجه شد.
ممیزی «بزنگاه»
جدیدترین جنجال تلویزیونی مربوط به ممیزی سریال «بزنگاه» در بازپخش آن است. کاربران فضای مجازی با اشاره به بازپخش این مجموعه از شبکه آیفیلم نسبت به ممیزی آن اعتراض کردند. شبکه آیفیلم در واکنش به اعتراضات اعلام کرد که ممیزی مربوط به سال 87 و نسخه اولیه «بزنگاه» است و پس از آن نسخههایی که از شبکه آیفیلم پخش شده، بدون دخل و تصرف بوده است.
ماجرای بنر تبلیغاتی جدید در سریالهای قدیمی تلویزیون
مسئله وقتنشناسی در تبلیغات یا عدم مدیریت صحیح آن همیشه مورد انتقاد اهالی رسانه بوده و همچنان هست. بهویژه اقداماتی عجیب، همچون قرار دادن بنرهای تبلیغاتی جدید در سریالهای قدیمی تلویزیون که عمدتاً از شبکه آیفیلم پخش میشوند، جنجالبرانگیز شده است.
سوالی که مطرح است این است که نظارت بر مدیریت این تبلیغات وقتنشناس و آزاردهنده چگونه انجام میشود؟ مسألهای که در خصوص قرار دادن بنرهای جعلی در سریالهای نمایش خانگی نیز مطرح شد و انتقادها متوجه ناظرین این حوزه گردید.
نظارت پسینی، حذف و ممیزی آثار باید در دستور کار نهادهای ذیربط قرار گیرد؛ در حالی که حفظ و ارتقاء حقوق مادی و معنوی مخاطبان مسئولیتی جدی برای این نهادها به حساب میآید. مخاطبانی که هزینه اشتراک پرداخت میکنند تا فیلمها و برنامههای مورد علاقه خود را تماشا کنند، اما ناگزیرند که برخی تبلیغات را حتماً مشاهده کنند. در حالی که باید بستر مناسبی فراهم شود تا این مخاطبان خود انتخاب کنند که چه زمانی تبلیغات را ببینند، نه اینکه تماشای آگهیها در ابتدای، میانه و یا حین پخش برنامهها و فیلمها به آنها تحمیل شود.
این انتقادات همواره به آگهیهای بازرگانی تلویزیون وارد بوده است و این بار، قرار دادن بنرهای تبلیغاتی جدید در سریالهای قدیمی، اتفاقی عجیب بود که رخ داد. با بازپخش مجموعه «هوشسیاه»، این انتقادات به اوج خود رسید، چرا که بنرهای تبلیغاتی به برخی از سکانسهای پخش سریال اضافه شده بود که بیشتر ما را به یاد سریالهای اخیر نمایش خانگی میانداخت.
اما حداقل در سریالهای خانگی که در حال حاضر ساخته میشوند، این بنرها با زمان پخش سریال تطابق دارند. اما بنر تبلیغاتی جدید در سریالهای قدیمی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ به نظر میرسد که احتمالاً صداوسیما قصد دارد از روشهای جدید تبلیغاتی، از جمله قرار دادن بنرهای تبلیغاتی در جریان پخش سریالها، استفاده کند.
تبلیغات امر مرسومی است، اما ایکاش این مسیر بهطور مدیریتشده و جذاب پیش برود. برخی از روشهای تبلیغاتی میتوانند مخاطب را از دیدن تبلیغ محصول یا کالا آزرده نکنند؛ همچون تبلیغات وقتنشناسی که ناگهان از رادیو پخش میشود، یا تبلیغات طولانی قبل از پخش سریال و برنامهها یا حتی حین پخش! حالا این تبلیغات به طرز عجیبی وارد سریالهای قدیمی شدهاند.
امیدواری این است که اگر قرار است صداوسیما از روش تبلیغاتی مرسوم در شبکه نمایش خانگی و قرار دادن بنرهای تبلیغاتی (بیلبوردها) در جریان پخش سریال استفاده کند، این کار بهطور مدیریتشده و بهویژه برای سریالهای جدید خود انجام گیرد، نه سریالهای قدیمی.
و نکتهای دیگر درباره ساترا؛ دو توقیفِ بدون دستاورد!
سازمان تنظیم و مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) قرار بود نظارت بر نمایش خانگی را بر اساس تعامل دو سویه پیش ببرد، اما با «غربت» و بعد از آن «تاسیان»، مقداری از ابهت نظارتی این سازمان زیر سؤال رفت. البته ابزارهای نظارتی هم هنوز آنطور که باید و شاید در اختیار ساترا قرار نگرفته است. از مجلس و دستگاههای مربوطه انتظار میرود که تکلیف قانون نظارت بر نمایش خانگی را هرچه زودتر روشن کنند تا ساترا بتواند نظارت بهتری روی شبکه نمایش خانگی داشته باشد.
ناگفته نماند که برخی از ممنوعیتها و توقیفها، خصوصاً در مورد سریال «تاسیان»، در واقع کمک به فروش این سریال کرده و حتی این شائبه را ایجاد کرده که ساترا خودش زمینهساز این اتفاق شده است. اعلام اینکه کماکان این سریال بدون مجوز تولید و انتشار به پخش خود ادامه میدهد، این شائبهها را از میان برداشته است.
نیازمند آنیم که صداوسیما با رویکردی مناسب و منطقیتر و با توجه به دستگاههای ذیربط، دست ساترا را برای نظارت بهتر بر شبکه نمایش خانگی بازتر کند.
و اما بایدهای سال 1404 …
حالا که صحبت از عرضه محصولات فرهنگی مختلف در رسانه ملی است، باید گفت بخشی از قفسههای این مغازه در اختیار برنامههای کپی شده از آثار ماهوارهای و تلویزیونهای خارجی است و بخش دیگری از قفسهها به برنامههای ضعیف و متوسط اختصاص دارد. در قفسههای دیگر، فیلمها و سریالهای نازل خارجی جای خود را پیدا کردهاند و همچنان قفسههای خوب و استاندارد از سریالها و فیلمهای شاخص و برجسته خالی است.
صداوسیما برای ایجاد ارتباط درست، پیوسته و عمیق با مخاطب، باید با رویکردی کارشناسانه و اندیشمندانه وارد عرصه برنامهسازی و سریالسازی شود. باید از هنرمندان و عوامل حرفهای و کاربلد بهره ببرد، اصالت را به تلویزیون برگرداند و به سفارشها و توصیههای غیرکارشناسی گوش نکند. استعدادهایی وجود دارند که با کمک تجارب اساتید فرهنگ و هنر میتوانند اتفاقات خوبی را برای رادیو و تلویزیون رقم بزنند.
انتهای پیام/