واژه گردانی به شیوه فرهنگستان واژه پرور؛ کاش به یاد والی زاده، کاری نمی کردید!
واژه سازی عجیب فرهنگستان زبان فارسی این بار به بهانه یادبود برای زنده یاد منوچهر والیزاده رخ داد و هنر دوبله را نشانه گرفت.

درگذشت استاد منوچهر والیزاده، گوینده و دوبلور پیشکسوت ایرانی، نه تنها جامعه هنری، بلکه مخاطبانش را نیز در غم فرو برد. والیزاده، با صدای ماندگارش، بخشی از خاطرات جمعی ما را ساخت و حالا با رفتنش، جای خالی او بیش از پیش احساس میشود.
به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، در این میان، اقدام فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای معرفی واژههای جدید به جای «دوبلور» و «دوبله»، نه تنها یادبودی شایسته برای او نبود، بلکه بار دیگر نشان داد که فرهنگستان چقدر از واقعیتهای زبانی و فرهنگی جامعه دور است.
واژهسازیهای عجیب و غریب فرهنگستان
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در یادبود منوچهر والیزاده، اعلام کرد که واژههای «گفتارگردان» و «گفتارگردانی» را به جای «دوبلور» و «دوبله» مصوب کرده است. این اقدام، که با هدف جایگزینی واژههای خارجی انجام شده، نه تنها هیچکس را خوشحال نکرد، بلکه موجی از انتقادات را به همراه داشت.
«گفتارگردان» به جای «دوبلور»
فرهنگستان پیشنهاد کرده است که به جای «دوبلور» از واژهی «گفتارگردان» استفاده شود. اما این واژه نه تنها هیچگونه زیبایی آوایی یا معنایی ندارد، بلکه به شدت نامأنوس و غیرطبیعی به نظر میرسد. دوبلورها هنرمندانی هستند که با صدای خود به شخصیتهای فیلمها جان میبخشند. آنها نه «گردانندهی گفتار» هستند، نه کسی آنها را چنین خطاب میکند. این واژهسازی عجیب، بیشتر شبیه یک شوخی بیمزه است تا یک پیشنهاد جدی.
«گفتارگردانی» به جای «دوبله»
واژهی «دوبله» سالهاست که در زبان فارسی جا افتاده و بخشی از فرهنگ سینمایی ما شده است. جایگزینی آن با «گفتارگردانی» نه تنها هیچ ضرورتی ندارد، بلکه باعث سردرگمی بیشتر میشود. آیا واقعاً کسی قرار است از این به بعد بگوید: «فیلم خارجی را گفتارگردانی کردند»؟ به نظر میرسد فرهنگستان بدون در نظر گرفتن واقعیتهای زبانی و فرهنگی جامعه، تنها به دنبال اثبات وجود خود است.
یادبودی نامناسب برای منوچهر والیزاده
منوچهر والیزاده، به عنوان یکی از بزرگان دوبله ایران، با صدای گرم و رسایش، خاطرات بسیاری را برای ما زنده نگه داشت. یادبود او میتوانست فرصتی باشد برای تجلیل از هنر دوبله و قدردانی از کسانی که سالها در این عرصه تلاش کردهاند. اما فرهنگستان، به جای این کار، با معرفی واژههای نامأنوس، نه تنها به هنر دوبله احترام نگذاشت، بلکه باعث شد بسیاری از هنرمندان و مخاطبان احساس کنند که فرهنگستان چقدر از دنیای واقعی دور است.
اگر فرهنگستان واقعاً میخواست به یاد منوچهر والیزاده کاری کند، میتوانست از هنر دوبله و نقش آن در فرهنگ ایرانی تجلیل کند. میتوانست از دوبلورها و گویندگان قدردانی کند و به جای واژهسازیهای بیمعنا، به فکر حفظ و تقویت زبان فارسی در قالبی طبیعی و کاربردی باشد.
نظارت بر فرهنگستان بر عهده کیست؟
فرهنگستان زبان و ادب فارسی سالهاست که با واژهسازیهای عجیب و غریب خود، به جای کمک به زبان فارسی، باعث سردرگمی و نارضایتی شده است. واژههایی مانند «گفتارگردان» و «گفتارگردانی» نه تنها هیچکس را خوشحال نمیکند، بلکه نشان میدهد که فرهنگستان چقدر از واقعیتهای زبانی و فرهنگی جامعه دور است.
به جای این کارها، فرهنگستان بهتر است به فکر تقویت زبان فارسی در قالبی طبیعی و کاربردی باشد. به جای واژهسازیهای بیمعنا، به فکر حفظ و احیای واژههای اصیل فارسی باشد. و به جای اقدامات نمایشی، به فکر قدردانی از کسانی باشد که سالها برای زبان و فرهنگ ایران تلاش کردهاند.
به راستی اساسا ضرورتی برای نظارت بر کار فرهنگستان وجود ندارد؟ شیوه حاکم بر کار فرهنگستان قرار است به همین شکل ادامه یابد؟ مطمئنا روند حاکم بر فرهنگستان و خمود آن، در هر جایی که باشد، نتیجه ای غیر از همین شرایط نخواهد داشت و هر اقدام، اثر معکوس و وارونه بر جای خواهد گذاشت.
منوچهر والیزاده، با صدای ماندگارش، بخشی از تاریخ سینما و فرهنگ ماست. یادبود او میتوانست فرصتی باشد برای تجلیل از هنر دوبله و قدردانی از هنرمندان این عرصه. اما فرهنگستان، با اقدامات عجیب خود، این فرصت را از دست داد. کاش به پاس یاد او، فرهنگستان اصلاً کاری نمیکرد.