اخبار فرهنگی

چالش‌ها و موفقیت‌های برنامه «سر سفره خدا» برای کودکان و نوجوانان

خبرگزاری مهر

چالش‌ها و موفقیت‌های برنامه «سر سفره خدا» برای کودکان و نوجوانان

خبرگزاری مهر، تهیه و تولید برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی با محوریت کودکان و نوجوانان همواره از موضوعات پر چالش در رسانه بوده است؛ چرا که ساختارهای تولیدی برنامه، محتوا و چگونگی جذب مخاطب همواره از دغدغه‌های تهیه کنندگان بوده و تولید برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی را با اما و اگرهای فراوانی رو به رو کرده است.

یاسر غفاری از تهیه کندگان جوانی است که برنامه ویژه سحرگاهی «سر سفره خدا» را با هدف گسترش معارف اسلامی در میان روزه اولی‌ها و مخاطبان کودک و نوجوان بر روی آنتن برده است و این موضوع بهانه‌ای است تا با وی به گفتگو بنشینیم.

ایده اولیه تولید یک برنامه سحرگاهی ویژه کودکان چگونه شکل گرفت؟ آیا این ریسک احساس نمی‌شد که ممکن است برنامه‌ای در چنین ساعتی، مورد استقبال مخاطب خود که کودکان باشند، قرار نگیرد؟

ایده اولیه تولید این برنامه مربوط به حدود ۹ سال پیش است. در آن زمان تهیه‌کننده برنامه بنده نبودم، اما می‌دانم که دلیل راه‌اندازی این برنامه آن بود که در سحرگاه‌های ماه مبارک رمضان، برنامه‌ای ویژه کودکان و نوجوانان وجود نداشت. در واقع، کودکانی که برای نخستین‌بار روزه می‌گرفتند و در سحر بیدار می‌شدند، برنامه‌ای مخصوص به خود نداشتند و همه برنامه‌های تلویزیونی ویژه بزرگسالان بود. انگیزه راه‌اندازی این برنامه نیز همین بود: اینکه برای روزه‌اولی‌ها برنامه‌ای طراحی شود که آن‌ها را به بیدار شدن، بیدار ماندن، سحری خوردن و در نهایت، روزه‌داری بهتر تشویق کند.

اما در مورد ریسک موفقیت یا عدم استقبال از برنامه باید گفت، طبیعتاً چنین ریسکی وجود داشت. بالاخره، قصد داشتند برنامه‌ای تولید کنند که تا آن زمان مشابهی نداشت و این احتمال می‌رفت که مورد استقبال واقع نشود. به‌هرحال، سحرگاه ماه رمضان نیمه‌شب است و اغلب کودکان در آن زمان خواب هستند؛ این پرسش پیش می‌آمد که چرا باید بیدار شوند تا برنامه‌ای تلویزیونی تماشا کنند؟

اما به‌نظر من، پیش از هر چیز، لطف خداوند بوده و پس از آن، نیت خیر و تلاش دلسوزانه دوستانی که در تهیه و تولید این برنامه نقش داشتند، همچنین همکاری مسئولان شبکه که همگی دست به دست هم دادند تا این برنامه به موفقیت برسد. خدا را شکر، اکنون پس از گذشت ۹ سال، این برنامه همچنان پرمخاطب و برای کودکان جذاب است.

در این سال‌ها، چه تغییراتی در برنامه اعمال شد که باعث شد همچنان برای مخاطبان جذاب باشد؟ معتقد هستید چه عنصری در برنامه موجب شده است تاکنون ادامه پیدا کرده و مورد استقبال مخاطبین قرار گیرد؟

سر سفره خدا یک برنامه ترکیبی است و دارای بخش‌هایی نظیر نمایشی طنز، گفتگو با مهمان، اجرای سرود، تعامل با مخاطبان، پویش‌های تعاملی و غیره است. علاوه بر این بخش‌ها که به صورت روتین در برنامه وجود دارند، در برخی از مناسبت‌ها مثل شب‌های قدر و عاشورا در برنامه مراسمی واقعی برگزار می‌شود و مخاطب ضمن تماشای برنامه در یک مراسم آئینی شرکت می‌کند. همچنین در برخی از اعیاد تعدادی از مخاطبان پر و پا قرص به قید قرعه به برنامه دعوت می‌شوند و با دعوت و حضور مهمانان مورد علاقه‌ی بچه‌ها جشن می‌گیریم.

به نظر بنده تنوع در بخش‌ها و قسمت‌های مختلف برنامه و همچنین اجرای نمایش طنز که به‌صورت زنده روی آنتن می‌رود، عامل جذابیت و ماندگاری برنامه بوده است.

در سال‌های اخیر که تهیه و تولید برنامه به عهده ما واگذار شده، تلاش کرده‌ایم تا مخاطبان در هر فصل با یک اتفاق تازه روبرو شوند و همواره منتظر قصه‌هایی متفاوت با رویدادهای جدید باشند. این نگاه و رویکرد ما نسبت به قسمت‌های مختلف برنامه است.

البته کار ما دشوار است، چرا که این برنامه حدود ۹ سال است که روی آنتن می‌رود و در این مدت همه‌گونه مهمان به برنامه آمده‌اند، به انواع قصه‌ها پرداخته شده و محتواهای متنوعی ارائه گردیده است. همین مسئله باعث می‌شود که برای حفظ تنوع، نیاز به ابتکار و خلاقیت فراوان داشته باشیم تا بتوانیم قسمت‌هایی تازه و غیرتکراری تولید کنیم؛ قسمت‌هایی که پیش از این توسط کودکان دیده نشده باشند.

بسیاری از اوقات در مرحله نگارش یا دورخوانی متوجه می‌شویم که قبلاً فلان ایده یا موضوع را اجرا کرده‌ایم، و همین موضوع کار را سخت‌تر می‌کند. با این حال، تلاش ما همچنان بر این است که جذابیت، تنوع و تفاوت میان قسمت‌های مختلف برنامه حفظ شود و ادامه یابد.

تا چه اندازه بازخوردهای مخاطبان و پیامک‌های بچه‌ها در تغییر و بهبود محتوای برنامه تأثیر داشته است؟

اصولاً توجه به نظرات مخاطبان، از ارکان اساسی برنامه ما به شمار می‌آید. ما برکت برنامه سر سفره خدا را در همین ارزش‌گذاری به مخاطبان می‌دانیم، چرا که این برنامه برای کودکان ساخته شده و در حقیقت، صاحبان اصلی آن نیز خود کودکان هستند. به همین دلیل، نظرات آن‌ها برای ما بسیار اهمیت دارد و می‌توان گفت سرمایه‌های واقعی ما همین کودکان هستند.

ما در طول سال چه در زمان‌هایی که برنامه روی آنتن است و چه در مواقعی که برنامه پخش نمی‌شود. گروهی داریم که به‌طور مداوم تمامی پیام‌های مخاطبان را رصد می‌کنند. این پیام‌ها ذخیره و به دو دسته «مثبت» و «منفی» تقسیم می‌شوند. «مثبت» ها شامل تعریف‌ها، تمجیدها و ابراز علاقه‌هایی است که نسبت به برنامه صورت می‌گیرد. «منفی» ها نیز شامل انتقاداتی است که مطرح می‌شود.

در واقع، این انتقادات برای ما از ارزش بیشتری برخوردار است، چرا که بسیاری از آن‌ها ما را به خودمان می‌آورد و متوجه می‌شویم که کجای کار ممکن است دچار خطا شده باشیم. چون کودکان دروغ نمی‌گویند و حس و برداشت‌شان از برنامه واقعی و درست است؛ آن‌چه می‌بینند را بی‌پرده بازگو می‌کنند.

پیام‌های هر دو گروه، چه مثبت و چه منفی، در ایجاد تغییرات جزئی برنامه و همچنین در طراحی بخش‌های فصل‌های آینده، تأثیر بسزایی دارند. در بسیاری از موارد، بسته به فراوانی پیام‌هایی که درباره یک موضوع خاص دریافت می‌کنیم، ممکن است بخشی از برنامه حذف شود یا مورد تقویت و بازطراحی قرار گیرد.

اجرای یک برنامه سحرگاهی به‌صورت زنده، چه چالش‌هایی برای شما و تیم‌تان داشته است؟ آیا تاکنون موقعیتی پیش آمده که بخواهید برنامه را ضبطی کنید؟

سر سفره خدا یک برنامه سحرگاهی زنده است و بخش اصلی آن را نمایش طنز تشکیل می‌دهد؛ نمایشی که قرار است یک محتوای تربیتی را نیز به کودک منتقل کند، آن‌هم به‌صورت زنده روی آنتن. چالش اصلی ما نیز دقیقاً همین موضوع است.

برای رفع این چالش، تدابیری اندیشیده‌ایم. روند اجرای نمایش‌ها به این صورت است که ابتدا متن‌ها از پیش نگارش می‌شوند. تلاش می‌کنیم متن‌ها جذاب و هیجان‌انگیز باشند تا در سحرگاه برای کودک ارزش دیدن داشته باشند. پس از آماده شدن متن‌ها، دو تا سه ساعت پیش از آغاز برنامه با بازیگران دورخوانی انجام می‌دهیم، بخش‌هایی را اضافه یا حذف می‌کنیم و در نهایت قصه را با همکاری هم جمع‌بندی می‌کنیم. سپس، پیش از شروع برنامه و رفتن به آنتن، نمایش را تمرین می‌کنیم.

در هنگام پخش زنده، بنده از طریق بی‌سیم‌هایی که در گوش بازیگران قرار دارد، دیالوگ‌ها و نکاتی را که در متن آمده است به آن‌ها یادآوری می‌کنم. البته تمامی بازیگران حرفه‌ای هستند و خودشان اجرا را پیش می‌برند و بداهه‌پردازی‌های آنها جذابیت نمایش‌ها را دوچندان می‌کند؛ تمام تلاش ما این است که نمایش‌ها با کمترین خطا روی آنتن زنده اجرا شوند.

با این حال، محدودیت‌هایی مانند لوکیشن و موقعیت صحنه وجود دارد. ما تنها یک دکور در اختیار داریم، در حالی که قصه‌ها معمولاً در یک محله روایت می‌شوند و برای طبیعی‌تر شدن فضا، به مکان‌هایی مانند مسجد، کوچه، خیابان، مغازه یا ماشین نیاز داریم. اگر برنامه ضبطی باشد، می‌توان از این موقعیت‌ها استفاده کرد و این موضوع باعث می‌شود برنامه ریتم بهتر و جذاب‌تری پیدا کند.

حتی در برنامه زنده، از هنروران و بازیگران کودک هم استفاده می‌کنیم، اما نمی‌توانیم نقش زیادی به آن‌ها بدهیم. اگر برنامه به‌صورت ضبطی باشد، قطعاً می‌توان از حضور آن‌ها بهره بهتری گرفت.

در بخش مهمان نیز، با توجه به اینکه بیشتر مهمان‌های ما کودک هستند، زمان سحرگاه و فضای زنده برنامه ممکن است باعث شود دچار استرس شوند و نتوانند مطالب موردنظرشان را به‌خوبی ارائه دهند. با این حال، ما تلاش می‌کنیم فضای صمیمی‌ای ایجاد کنیم. مهمان‌ها چند ساعت پیش از برنامه به استودیو می‌آیند، با آن‌ها گفتگو می‌کنیم، وارد دکور می‌شوند تا با فضا آشنا شوند و راحت‌تر بتوانند گفتگو کنند.

فکر نمی‌کنم برنامه‌ای باشد که با ساختاری زنده و در آن ساعت از شب، با مهمان کودک گفتگو کند. باید گفت که اگر برنامه ضبطی باشد، قطعاً گفت‌وگوهای بهتری حاصل می‌شود و امکان برداشت‌های متعددی نیز وجود دارد. اما برنامه زنده، زندگی و پویایی خاص خود را دارد؛ این گفت‌وگوهای ناب و بکر ویژگی‌ای است که نمی‌توان از آن غافل شد.

ماهیت برنامه‌های سحرگاهی کودک با سایر برنامه‌ها متفاوت است و قطعاً محدودیت‌هایی در انتخاب محتوا وجود دارد. این محدودیت‌ها را چطور مدیریت می‌کنید؟

بله، به‌طور کلی همه برنامه‌های کودک با برنامه‌های بزرگسال تفاوت دارند و برنامه‌های سحرگاهی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. هر فصل از برنامه ما دارای یک محور محتوایی مشخص است که در طول آن فصل، در قسمت‌های مختلف به جزئیات همان محور پرداخته می‌شود؛ چه در نمایش‌ها، چه در آیتم‌ها و سایر بخش‌ها.

در واقع، ما در هر فصل تلاش می‌کنیم یک مفهوم محتوایی مشخص را به‌صورت یک بسته کامل و هدفمند به مخاطب کودک ارائه دهیم. نمایش‌ها، حضور مهمان‌ها، آیتم‌هایی که ساخته می‌شود—همه و همه در راستای همان محور اصلی طراحی و اجرا می‌شوند.

تجربه همکاری با حامد مدرس، احسان مهدی، امیر سهیلی و ماشاالله شاهمرادی‌زاده چگونه بوده است؟

همکاری با این بزرگواران برای بنده افتخار بزرگی است. همگی این عزیزان افرادی حرفه‌ای، کاربلد، باتجربه و بسیار متعهد به کار خود هستند. به لطف خدا، رابطه بنده با هر چهار نفر، فراتر از یک همکاری معمولی است. ما علاوه بر همکار بودن، با یکدیگر دوست هستیم و نظرات و سلیقه‌هایمان بسیار به هم نزدیک است. این نزدیکی فکری و صمیمیت، تأثیر بسیار مثبتی بر کیفیت برنامه، چه در اجرای نمایش‌ها و چه در انتقال محتوای برنامه، گذاشته است و خدا را شکر می‌کنیم که چنین فضای کاری خوبی بین ما حاکم است.

خوشبختانه، تعامل با مخاطبان نیز از سوی این عزیزان به بهترین شکل صورت گرفته که این هم جای شکر دارد.

چه معیارهایی برای طراحی محتوای این برنامه در نظر گرفتید تا هم کودکانه باشد و هم حال و هوای سحرهای ماه رمضان را داشته باشد؟

محتوای سر سفره خدا توسط استاد عزیز، آقای هانی چیت‌چیان، ارائه می‌شود. محتوایی که ایشان تدوین می‌کنند بسیار غنی و دقیق است و حول یک محور محتوایی مشخص طراحی می‌شود. جزئیات قسمت‌های مختلف نیز بر اساس همین محور، توسط ایشان تعیین می‌گردد و این موضوع کار ما را بسیار آسان‌تر می‌سازد.

برای اینکه این محتوا برای کودک جذاب و قابل‌درک باشد، قالب نمایش طنز برای ارائه آن انتخاب شده است. در واقع، کودک در حال تماشای یک قصه طنز است؛ نه اینکه به‌صورت مستقیم و شعاری با محتوا مواجه شود. او با قصه‌ای سرگرم‌کننده روبروست و در حین خندیدن و لذت بردن از برنامه، خود به‌تنهایی پیام و مفهوم مورد نظر را دریافت می‌کند.

بسیاری از مخاطبان ما در پیام‌هایشان صراحتاً بیان می‌کنند که از برنامه آموخته‌اند. این نشان می‌دهد که مخاطب متوجه پیام ما شده، اما چون محتوا به شیوه‌ای غیرمستقیم و غیر تحمیلی منتقل شده، پس‌زده نشده، بلکه کاملاً مورد پذیرش قرار گرفته است. آن‌ها لذت برده‌اند و در عین حال تأثیر پذیرفته‌اند؛ چرا که کسی چیزی را به آن‌ها دیکته نکرده، بلکه با یک نمایش شیرین و مفرح، آن مفهوم را فرا گرفته‌اند.

در مورد حال و هوای سحرهای ماه رمضان نیز باید گفت که ما محتوای برنامه را الزاماً به فضای سحرگاه گره نمی‌زنیم، چرا که هر فصل محتوای مخصوص به خود را دارد که ممکن است ربط مستقیمی به سحر یا ماه رمضان نداشته باشد. با این حال، اتمسفر سحرگاهی را در برنامه ایجاد می‌کنیم؛ مثلاً دعای سحر پخش می‌کنیم، سحری می‌خوریم، مجری‌ها و بازیگران در گویش‌شان مدام به موضوع سحر اشاره می‌کنند و ما در فضای زنده این لحظات را اجرا می‌کنیم.

یعنی واقعاً زندگی در حال جریان است و بچه‌ها آن را می‌بینند. تا قبل از اذان، بازیگران در نمایش‌ها گاهی هول می‌شوند که سحری‌شان را بخورند، و بعد از اذان مثلاً به مسجد می‌روند یا در حال رفتن به مسجد هستند. این فضا برای کودکان جذاب است، چون همان کاری را که خودشان در خانه انجام می‌دهند، در برنامه هم می‌بینند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا