بحران سیاسی گرجستان چگونه آغاز و شعلهور شد؟
۱۰:۵۷ – ۰۷ دی ۱۴۰۳
باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی – گرجستان، کشوری کوچک در قفقاز جنوبی، در سالهای اخیر بهطور مداوم با بحرانهای سیاسی دست به گریبان بوده است. این بحرانها، که گاهی با تنشهای داخلی و گاهی با فشارهای خارجی تشدید شدهاند، موجب شدهاند که ثبات سیاسی این کشور شکننده باقی بماند. از تاریخ استقلال گرجستان در سال ۱۹۹۱، مشکلات ساختاری و دخالتهای خارجی همچنان مسیر توسعه این کشور را دشوار ساخته است.
تاریخچه بحرانهای سیاسی گرجستان
گرجستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، وارد مرحلهای از کشمکشهای داخلی و جنگهای قومی شد. جنگ داخلی در اوایل دهه ۱۹۹۰، جدایی مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی، و تنشهای مداوم با روسیه، همگی موجب شدند که دولت گرجستان با چالشهای امنیتی و سیاسی عمدهای روبهرو شود.
انتخاباتهای متوالی در گرجستان اغلب با اتهامات به تخلفات و عدم شفافیت همراه بوده است. این وضعیت، بیاعتمادی عمیقی میان احزاب سیاسی و شهروندان گرجی ایجاد کرده و موجب شده است که بحرانهای سیاسی به یک ویژگی دائمی در صحنه سیاسی این کشور تبدیل شوند.
انتخابات پارلمانی اخیر و تنشهای مرتبط
در انتخابات پارلمانی اخیر، حزب حاکم “رؤیای گرجی – گرجستان دموکراتیک” موفق به حفظ اکثریت شد. اما چهار حزب اپوزیسیون که موفق به کسب کرسیهایی در پارلمان شدند، نتایج انتخابات را به چالش کشیدند و از پذیرش کرسیهای خود خودداری کردند. این احزاب با برگزاری اعتراضاتی گسترده خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شدند.
از سوی دیگر، گزارش ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) نشان داد که انتخابات در فضایی آزاد و رقابتی برگزار شده، اما تخلفات و نفوذ مالی حزب حاکم نیز مشهود بوده است. این گزارش موجب اختلاف نظر میان دولت و اپوزیسیون شد. در حالی که دولت این گزارش را تأییدی بر مشروعیت انتخابات دانست، اپوزیسیون آن را یکی از منفیترین ارزیابیهای سالهای اخیر تلقی کرد.
نقش سالومه زورابیشویلی در بحران کنونی
سالومه زورابیشویلی، رئیسجمهور کنونی گرجستان، با اولتیماتومهایی که برای برگزاری انتخابات زودهنگام مطرح کرد، به تنشهای سیاسی دامن زد. وی تأکید کرد که دولت و رهبر حزب حاکم باید پیش از پایان دوره ریاستجمهوریاش تاریخ انتخابات جدید را تعیین کنند. در مقابل، حزب حاکم این درخواست را رد کرده و آن را غیرمنطقی دانسته است. زورابیشویلی همچنین با تهدید به براندازی رژیم و ادعای فرماندهی ارتش، احتمال وقوع یک بحران شدیدتر را افزایش داده است.
مداخلههای خارجی و نفوذ ایالات متحده و غرب در گرجستان
گرجستان همواره بهعنوان نقطهای راهبردی در منطقه قفقاز جنوبی مورد توجه قدرتهای خارجی قرار داشته است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با حمایت از برخی جریانهای سیاسی در گرجستان، تلاش کردهاند تا نفوذ خود را در این کشور گسترش دهند. تجهیز و آموزش ارتش گرجستان توسط شرکای غربی یکی از نمونههای آشکار این نفوذ است.
دخالتهای ایالات متحده و غرب
ایالات متحده و متحدان اروپایی از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهطور فعال در امور داخلی گرجستان مداخله کردهاند. این مداخلات اغلب به بهانه حمایت از دموکراسی و حاکمیت قانون صورت گرفته است، اما در عمل تأثیرات منفی زیادی بر استقلال سیاسی گرجستان داشته است.
نمونههای مداخله:
۱. انقلاب گل رز (۲۰۰۳): ایالات متحده با حمایت مالی و سیاسی از گروههای اپوزیسیون و سازمانهای غیردولتی، به تغییر حکومت وقت گرجستان کمک کرد. این انقلاب به قدرت رسیدن میخائیل ساآکاشویلی منجر شد که سیاستهای او بهطور کامل در راستای منافع غرب تنظیم شده بود.
۲. تقویت نظامی: آموزش و تجهیز نیروهای نظامی گرجستان توسط ایالات متحده و ناتو، اگرچه بهظاهر با هدف تقویت امنیت کشور صورت گرفته، اما موجب تنشهای بیشتر با همسایگان و تعمیق وابستگی گرجستان به غرب شده است.
۳. دخالت در انتخابات: گزارشهای متعدد از تأثیرگذاری نهادهای غربی بر انتخابات گرجستان نشان میدهد که این کشور از استقلال واقعی در تصمیمگیریهای سیاسی محروم است. حمایت از جریانهای خاص سیاسی موجب تشدید قطبیسازی سیاسی در کشور شده است.
۴. نفوذ اقتصادی: کمکهای مالی و وامهای مشروط از سوی نهادهای غربی، گرجستان را در مسیر وابستگی اقتصادی قرار داده و آزادی عمل این کشور را محدود کرده است.
تهدید تجزیهطلبی و سناریوهای پیش رو
یکی از خطرات جدی که گرجستان با آن روبهروست، تحریک تجزیهطلبی منطقهای است. گزارشها حاکی است که نیروهای خارجی با بهرهبرداری از تنوع قومی و منطقهای گرجستان، در تلاش برای ایجاد ناآرامیهای جدید هستند. گروههایی در مناطق حساس مانند مینگرلیا و سامتسخه-جاواختی بهعنوان پایگاههای احتمالی تجزیهطلبی مورد توجه قرار گرفتهاند.
تحلیلگران هشدار دادهاند که در صورت عدم مدیریت بحران کنونی، گرجستان ممکن است شاهد تشکیل دولتهای موازی و حتی جنگ داخلی باشد. سناریوی جداییطلبی، در صورت وقوع، نهتنها ثبات گرجستان، بلکه امنیت منطقه قفقاز جنوبی را نیز به خطر خواهد انداخت.
بحران سیاسی گرجستان نتیجهای از مشکلات ساختاری داخلی، اختلافات حزبی، و مداخلههای خارجی است. برای عبور از این بحران، دولت و اپوزیسیون باید به گفتوگوی ملی روی آورده و بر سر راهحلهای مشترک توافق کنند. همچنین جامعه بینالمللی باید از سیاستهای مداخلهجویانه خود دست بردارد و به جای تشدید تنشها، به گرجستان در مسیر توسعه پایدار و دموکراتیک یاری رساند.
آینده گرجستان به تصمیمات رهبران سیاسی این کشور و نحوه مدیریت تنشهای کنونی بستگی دارد. هرگونه تأخیر در رسیدگی به بحرانهای سیاسی میتواند پیامدهای فاجعهباری برای این کشور و منطقه به همراه داشته باشد.