ترکیه به دنبال توازن عمق راهبردی با ایران در سوریه/ نسخهای مدرن از عثمانیگری اردوغان
رسول سلیمی: از آغاز درگیری ها در سوریه، بسیاری از تحلیلگران نقش ترکیه را به مثابه بازیگری محوری و موثر در سازماندهی و هدایت درگیری ها به قصد تغییر رژیم سیاسی در این کشور ارزیابی کردند. این ارزیابی ها صرفا در ایران نبود و مسئولان عالی رتبه دولت عراق از جمله «باسم العوادی» سخنگوی دولت عراق نیز در تحلیلی از رخدادهای سوریه گفته بود «تحرک گروه های تروریستی در سوریه، همزمان با اعلام آتش بس در لبنان، به اعتقاد برخی ناظران در عراق، با چراغ سبز «رژیم صهیونیستی»، «ترکیه» و «آمریکا» بوده است و معتقد است که «بنیامین نتانیاهو» وقتی در اظهارات خبری خود خطاب به دولت سوریه گفت که «به دمشق هشدار می دهد با آتش بازی نکند» همین عبارت، کلیدواژه شروع آشوب ها توسط گروه های تروریستی موجود در ادلب سوریه بود اما اینک دیدگاه هایی مطرح می شود که احتمالا با توسعه ناآرامی در سوریه، هدف نهایی،کشاندن ناآرامی ها به داخل عراق باشد.»
در چنین چارچوبی، هدف و غایت اصلی سیاست خارجی ترکیه در در روزهای نخست شورش در سوریه، این بود که دولت بشار اسد را سرنگون کند و یک دولتی تحت امر هم راستا با اهداف خویش را در دمشق به قدرت برساند تا در گام اول کردها را سه منطقهی کردنشین عفرین و کوبانی و جزیره (با مرکزیت قامیشلو) مهار کند، یک بازار مصرف بزرگ در اختیار بگیرد و در گام دوم در رقابت با ایرانی که عراق را تحت کنترل خود درآورده، حیاط خلوت سیاسی برای خود ایجاد کند. موضوعی که ایران نیز خود را در صحنه حمایت کننده از سوریه قرار داد تا جائیکه سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد « سوریه در روزهای سخت دوستی خود را با ایران ثابت کرده است و وظیفه ما است که در این ایام دوست دوستان خود باشیم»
سابقه درگیری ها
ارزیابی ها نشان می دهد ترکیه به چند دلیل به جای رویکرد سیاسی با اتخاذ رویکردی نظامی و با بهره گیری از نیروهای نیابتی تلاش کرد معادله سیاسی سوریه را به نفع ترکیه تغییر دهد. در این راستا حشمت الله فلاحت پیشه استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل می گوید «بازیگر اصلی تحولات اخیر دولت ترکیه است. این کشور از یک طرف بخشی از نیروهای نیابتی خود را با سربازگیری از آسیای میانه و قفقار، و بخشی دیگر را از میان پناهندگان سوری که ترکیه میزبان آنها بوده، تامین کرده است. بسیاری از اعضای تحریرالشام و دیگر گروهها که اکنون به سمت جنوب سوریه حرکت کردهاند، در دهههای پیش نوجوانانی بودند که در اردوگاههای آوارگان ترکیه زندگی میکردند، اما جذب دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ترکیه شدند و از آن طریق در گروههای سلفی آموزش دیدند.»
این در حالی است که برخی دیپلمات های با سابقه وزارت خارجه معتقدند «اگرچه عملیات اخیر گروه های تروریستی علیه دولت بشار اسد یک طرح آمریکایی است اما ترکیه بلحاظ لجستیکی،نظامی و اطلاعاتی با آمریکا همدست است و از اشغال حلب حمایت می کند.ترکیه در سال ۲۰۱۸ در نشست سران آستانه در تهران برگزار میشد،از پوتین خواست تا حملات هوایی به ادلب را متوقف کند و ضمانت کرد که ادلب تنها در دست نیروهای معتدل باشد و علیه دولت قانونی بشار اسد اقدامی انجام ندهد.ترکیه همچنین متعهد شد جلو تروریستهای مسلح در ادلب را بگیرد و به تمامیت ارضی سوریه احترام بگذارد.روسیه که با بمباران ادلب در آستانه نابودی تروریستها بود به اروغان اعتماد کرد و ارتش سوریه نیز به همین دلیل انجام عملیات بزرگ در ادلب را متوقف کرد»
در چنین شرایطی که تعارض منافع، بین امریکا که حمایت گر کردهاست و ترکیه که حامی شورشیان عرب است، توازن قوا در سوریه را رویکرد امریکا در روزهای آتی روشن خواهد کرد. برخی ناظران سیاسی می گویند این امکان وجود دارد که کردهای مورد حمایت امریکا و تحریرالشام به عنوان نیروهای نیابتی ترکیه بر سر هدف راهبردی نابودی بشاراسد توافق کنند. توافقی که ممکن است با برآمدن ترامپ حاصل شود.
هدف توسعه طلبان
اما هدف ترکیه از توسعه ژئوپلیتیک سیاسی خود چیست و چرا با رویکرد نظامی چنین هدفی را دنبال می کند؟ ناظران سیاسی می گویند «ترکیه تلاش میکند از سرایت روحیه خودمختاری کردها در عراق و اقلیم کردستان و روژاوا سوریه به دوازده استان کردنشین ترکیه جلوگیری کند. از طرف دیگر، ترکیه با چالشهای جدی با علویان سوریه مواجه است و سعی دارد به روشهای غیردموکراتیک، مخالفان سیاستهای دولت مرکزی را سرکوب کند.»
اما در سطح راهبردی، کارشناسان معتقدند «ظهور «القاعده متحد با ترکیه» فراتر از توان کنترل آن است. به نظر میرسد نتانیاهو و اردوغان در حال ایجاد نسخهای مدرن از جنگجویان الهامگرفته از امپراتوری عثمانی در سوریه هستند. هزاران اویغور و ترکهای آسیای مرکزی – با برافراشتن پرچم داعش – در آنجا میجنگند تا سوریه را به یک لیبی دیگر تبدیل کنند» این در حالی است که نباید از هدفگذاری راهبردی امریکا و اسرائیل برای تغییر نظم خاورمیانه غفلت کرد.
در همین حال سید هادی برهانی استاد اسرائیل شناسی دانشگاه تهران معتقد است «تاریخ منطقه به خوبی نشان می دهد هر گونه درگیری نظامی بین الاسلامی در خاورمیانه دامی برای فرسایش و نابودکردن توان کشورهای اسلامی است. دسترسی عالی اسرائیل به منابع قدرت سیاسی، رسانه ای، نظامی و افکار عمومی و روابط موثر این رژیم با قدرتهای جهانی موثر در منطقه به این رژیم توانی بخشیده که در تعیین مسیر این درگیریها نقشی تعیین کننده داشته باشد. اسرائیل به این درگیریها به چشم فرصتی برای نابود کردن توان مسلمانان و همچنین ایجاد تفرقه و دشمنی میان کشورهای اسلامی نگاه می کند.»
نظم جدید خاورمیانه غایت بازی بزرگان
چه آنکه آنچه ماه ها قبل نتانیاهو از آن به عنوان ورود خاورمیانه به نظم جدید برجسته سازی، حالا قابل تصور است. در همین راستا جلال خوشچهره از کارشناسان روابط بین الملل معتقد است «”نظمتازه” از درون “بینظمی” جاری در منطقه خاورمیانه قرار گیرد؛ آنگاه میتوان درک روشنتری از نه تنها تحولات غزه، لبنان و سوریه، بلکه همه آنچه زمان آبستن آن برای تمامی خاورمیانه است را پیش اندیشی کرد. در ادامه همین راهبرد است که هریک از بازیگران منطقهای و جهانی میکوشند جایگاهی مطمئن را برای خود در این پروژه خلق کنند. این کوشش در دوسطح “تاکتیکهای تهاجمی” و “درگیریهای هدفدار” و یا به زعم بانیان آن”درگیری سازنده” مفهوم مییابد. یکی از اصلیترین وجوه رقابتها برسر کسب جایگاه مطمئن در آینده خاورمیانه _ جدا از استراتژیهای کلان قدرتهای بزرگ و دیگر بازیگران منطقهای مانند اسرائیل در ایجاد وضع کنونی سوریه_ کشاکش میان دولتهای عربی با ترکیه زیر حاکمیت دولت اسلامگرای “رجبطیب اردوغان” و برخی دولتهای عربی هم سو با آن است. این رقابت در دو سطح ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک هراز گاه با شدّت و گاه با فترّت از اوایل قرن میلادی گذشته تاکنون ادامه دارد. به نظر میرسد در تحولات اخیر سوریه این رقابتها شکل فعالتری خواهد گرفت.»
تقابل اراده غرب و شرق در سوریه
در همین حال «عبدالباری عطوان» تحلیلگر معروف جهان عرب در مطلبی در رای الیوم می نویسد «شانس موفقیت طرح سه گانه آمریکایی-اسرائیلی-ترکی جدید برای تجزیه دوباره سوریه و تغییر نظام آن در راستای سناریوی نتانیاهو برای ترسیم نقشه منطقه تحت لوای اسرائیل بسیار محدود به نظر می رسد البته اگر نگوییم شدنی نیست. گمان نمی کنیم که ایران و روسیه دست بسته بمانند و علت آن هم ساده است زیرا شکست سوریه به مثابه شکست ایران و روسیه و شاید عراق باشد.»
در یک سطح تحلیل، حملات شورشیان در سوریه تا زمان رسیدن به یکی از دو هدف تسخیر جغرافیای حداکثری و یا سقوط دمشق، پایان نخواهد یافت و بعید است طرف های درگیر مذاکره سیاسی را در میانه پیشروی های نظامی به سوی یک آتش بس پایدار به نتیجه برسانند. چه آنکه بازیگری قدرت چانه زنی در مذاکرات سیاسی آینده را خواهد داشت که سرزمین بیشتری را توانسته تصاحب کند. هدفی که ترکیه با هماهنگی امریکا دنبال می کند و به دنبال برتری در عمق راهبردی خود در رقابت خود با ایران در زمین سوخته سوریه است.
311213