سیروس طاهباز و پنج نکته
در این یادداشت کوتاه به چند دستاورد ارجمند او در عرصه ادبیات کودک و نوجوان اشاره میکنم:
1ـ طاهباز از سال 1349 تا 1357 مدیر انتشارات کانون بود. دهها کتاب کودک ارزشمند طی این سالها از سوی کانون منتشر شد که افتخارات فراوانی را به همراه داشت که از آن جمله جوایز بسیار معتبر تصویرگری در مجامع جهانی است.
2ـ طاهباز چندین و چند کتاب کودک و نوجوان خواندنی، خواه در قالب تألیف و خواه ترجمه منتشر کرده است. او تنها یک ناشر کتاب کودک یا پژوهشگر و روزنامهنگار این عرصه نبود. طاهباز داستاننویسی خلاق در عرصه ادبیات کودک به شمار میرفت.
3ـ چند پژوهش ستودنی در انتشارات کانون در سالهای پیش از انقلاب انجام و یا شروع شد که در بسیاری طاهباز نقش داشت از جمله پژوهش درباره تاریخ ادبیات کودک در ایران است. طاهباز در سه مقاله به تاریخنگاری ادبیات کودک پرداخت که هر سه قرص و ستودنی است. تاریخنگاریهای ادبیات کودک ایران تا قبل از دهه هفتاد چنان اندک است که با همان سه مقاله میتوان او را از مورخان اصلی ادبیات کودک ایران در زمان خود دانست. مقاله او در معرفی اشعار کودکانه میرزامحمودخان صبا در دوره ناصری جایگاه مهمی در تبیین تاریخ شعرکودک جدید در ایران دارد.
4ـ دو شماره نشریه «پویش» در دهه شصت به همت و سردبیری او در کانون پرورش منتشر شد. نشریاتی فاخر و متین با مطالبی ماندگار و خواندنی درباره مسائل نظری ادبیات کودک و کتابخوانی. به اینها اضافه کنید «فصلنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» را که زیرنظر مدیر انتشارات کانون و با امتیاز نشریه نسل نو در دهه پنجاه منتشر میشد؛ همینطور نشریه داخلی «کارنامه کانون پرورش فکری کودکان» را در سالهای پیش از انقلاب.
5. به گمانم مهمترین نقش تاریخی سیروس طاهباز در سیر ادبیات کودک و نوجوان کشورمان، گشودن فصل حیات حرفهای ادبیات کودک و نوجوان کشورمان با تغییر جایگاه اجتماعی آن به سمت یک نهاد بود.
طاهباز مجله آرش را از سال 1340 تا 1360 منتشر کرد و عجیب آن که در آن بسیار کم از ادبیات کودک سخن گفت. اما آرش در سال 1347 ویژهنامه مرگ صمد را منتشر کرد. این نخستین بار بود که در ایران مجلهای ویژهنامهای درباره مرگ یک نویسنده و یا به طور کلی آثار یک نویسنده کودک و نوجوان منتشر میکرد.
مرگ مفتاحالملک در دوره احمد شاهی، مرگ میرزاحسن رشدیه در دهه بیست و حتی مرگ جبار باغچهبان در دو سال قبل از آن بازتاب مطبوعاتی و اجتماعی بسیار کمرنگی داشت.
ویژهنامه آرش دباره صمد و مطلب جاودان جلال آلاحمد با عنوان «صمد و افسانه عوام» و نوشتههای بهآذین، ساعدی، هزارخانی، مفتون امینی و دیگران در آن شماره، سنگ بنای تولد «اسطوره صمد» در جامعه فرهیخته و کتابخوان ایران شد؛ اتفاقی که نه تنها زمینهساز حرفهای شدن ادبیات کودک در ایران و تبدیل آن به یک موضوع عمومی و یک نهاد اجتماعی شد، بلکه در شکلگیری انقلاب اسلامی نیز نقش داشت.