فرانسه؛ دومین تامینکننده تسلیحاتی رژیم بعث عراق
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، الناز رحمت نژاد: جنگ ایران و عراق یکی از بزرگترین و طولانیترین جنگهای قرن بیستم به شمار میرود که با تحریک غرب و اقدام حکومت عراق شروع شد و با ورود مستقیم و غیر مستقیم قدرتهای بزرگ و کوچک از هر دو بلوک غرب و شرق به پایان رسید.
جنگ مورد اشاره که در ساختار دو قطبی نظام بین الملل رخ داد، قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای جهانی نقش داشتند. از جمله قدرتهای فرا منطقهای که همچون آمریکا، انگلیس و آلمان نقش مداخله گرایانه فعال و تهاجمی در این جنگ داشت، فرانسه بود. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فرانسه در یک رودربایستی قرار گرفت. این رودربایستی خلاصه میشد در اینکه فرانسه چگونه فروش سلاح و همکاری صنعتی خود با عراق را حفظ کند، بدون اینکه ایران را از دست بدهد؟ چشم پوشی از بغداد برای پاریس دشوار بود چرا که منافع اقتصادی و صنعتی مهمی در آنجا داشت. با اینحال مقامات فرانسه نگران بودند پشتیبانی همه سویه و کاملاً روشن آنها از عراق، ایران را به واکنش خشونت آمیز علیه آنان ملزم کند.
همزمان با چهل و چهارمین سالگرد هفته دفاع مقدس با باز کردن پرونده «نقش غرب در جنگ تحمیلی» به بررسی و مرور نقش کشورهای غربی در طولانی شدن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداختیم. قسمتهای اول و دوم گزارش این پرونده به بررسی و مرور نقش مداخله گرایانه فعال و تهاجمی آمریکا و انگلیس اختصاص دارد که از پیوند زیر قابل مطالعه و بررسی است:
«آمریکا برای صدام حسین کاری کرد که برای متحدان خود نکرد»
«نقش پررنگ انگلستان در تجهیز ارتش بعثی به سلاح شیمیایی»
«آلمانیها از دادن «گاز خردل» به «صدام» خوشحال بودند / برلین تأمینکننده فناوری موشکی عراق»
در چهارمین و قسمت پایانی پرونده مورد اشاره به بررسی و مرور نقش مداخله گرایانه فعال و تهاجمی فرانسه پرداخته شده است که مشروح آن در ادامه این گزارش میآید؛
پیریزی ستاد منافقین در فرانسه و اعزام اعضای ستاد به عراق
همزمان با سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، فرانسه منافقین را که مشروعیت و مقبولیتی در ایران نداشتند در خاک خود پناه داد؛ در واقع فرانسه پایگاهی را برای سازمان دهی منافقین در نظر گرفت و امکان انتقال آنها به عراق را نیز فراهم کرد. ستاد منافقین در فرانسه، اعضای این سازمان را از سراسر کشورهای جهان به عراق منتقل کرد تا در آنجا سازماندهی شوند.
منافقین در طول هشت سال دفاع مقدس در عملیاتهای مختلفی در پوشش نیروهای عراقی در برابر رزمندگان ایرانی قرار گرفتند و در اواخر جنگ به صورت چشمگیری در قالب عملیاتهایی از جمله چهلچراغ و فروغ جاویدان به ایران حمله کردند.
فرانسه؛ رده دوم «فروشندگان تسلیحات» به رژیم بعث عراق
فرانسه به دلیل حجم بالای کمک نظامی و فروش تجهیزات به عراق در طول جنگ تحمیلی این کشور علیه ایران، رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق بعد از جماهیر شوروی را به خود اختصاص داد.
فرانسه قرارداد فروش ۱۳۳ فروند میراژ اف ۱ را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ میلادی با عراق امضا کرد و در اواخر جنگ نیز چندین فروند هواپیمای جنگی سوپر اتاندارد که با موشکهای اگزوست تجهیز میشد در اختیار عراق قرار داد که در جنگ نفتکشها برای عراقیها مؤثر واقع شد، چرا که واگذاری این هواپیماهای فرانسوی، برد و دقت عملیاتی نیروی هوایی رژیم بعثی در خلیجفارس را بهشدت افزایش داد.
کارشناسان نظامی فرانسوی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از پای ننشسته و برای کمک به نظامیان عراق به این کشور اعزام میشدند که میتوان به حضور ۴۷ خلبان و خدمه فنی هواپیما برای آموزش بعثیها اشاره کرد.
جاسوسی سفارت فرانسه در تهران برای صدام
دکتر الجنابی از پژوهشگران و تاریخنگاران عراق با اشاره به اسنادی که از وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت دفاع و صنایع نظامی، استخبارات و دفتر نخستوزیری رژیم صدام معدوم بهدست آمده گفته است: «فرانسویها توسط سفارتشان در تهران برای صدام جاسوسی میکردند. آنها در این ارتباط با عوامل جنایتکار گروهک تروریستی مسعود رجوی نیز همکاری داشتند و بعضاً برخی دیپلماتهای اروپایی و آفریقایی مقیم تهران را نیز به صورت محدود در این اقدامات خود به کار میگرفتند.»
به گفته دکتر الجنابی در گزارشهایی که از تهران برای عراقیها ارسال شده بود، به نحوه کمکرسانی به جبههها، اعزام نیرو، فضای روانی شهرهای زیر آتش ایران و حتی وضعیت دارویی و امدادی بیمارستانهای ایران اشاره شده بود. در یکی از گزارشها که مربوط به بمباران پالایشگاه اصفهان در اواخر آبان ١٣٦٥ است، آمده است: «حمله بامدادی هواپیماهای عراقی به پالایشگاهی که جور پالایشگاه آبادان برای تأمین سوخت ایران را میکشد، بسیار موفقیتآمیز بوده است، حتی بالنهای منحرفکننده سیستم ناوبری هواپیماها نتوانسته خللی بر عملیات برقآسای هواپیماهای عراقی وارد کند و آنها مخزن آب بخار پالایشگاه را به شدت درهم کوبیدهاند و برخی قسمتهای دیگر این پالایشگاه که دود از آن تا چند ساعت از دور قابل رؤیت بوده است، نیز آسیب جدی دیده است.»
سفارت فرانسه در گزارشهای دیگری در خصوص جنگهای زمینی در جنوب معرکه ایران و عراق نوشته است: «ایرانیها اگرچه کند عمل میکنند و بهدلیل مشکلات ساختاری در تسلیحات و تاکتیکهای نظامی دچار محدودیت هستند، اما ایجاد جای پا با تصرف فاو وجزایر استراتژیک مجنون آنها را امیدوار کرده است که نبردها را به دروازههای بصره و العماره نزدیکتر کنند.»
کمکهای اطلاعاتی فرانسه به رژیم صدام
صدام به واسطه دوستی عمیق با «ژاک شیراک» و روابط ویژه با کمپانیهای اسلحهسازی فرانسه بهویژه شرکت «داسوبرگه» و همچنین پرداخت رشوه به اعضای دولت «میتران» و برخی نظامیان ارشد فرانسوی و دلالان تسلیحاتی این کشور، از این امکان برخوردار شده بود تا به غیر از دسترسی به تسلیحات فوق مدرن فرانسه، از امکانات جاسوسی سفارت این کشور در تهران نیز استفاده کند.
فرانسویها در گزارشی که منافقین نیز آن را تأیید میکنند به مقامات عراقی در اواخر جنگ عراق علیه ایران اطلاع میدهند که سطح آموزش نیروهای نظامی ایران پایین آمده است. فرانسویها برای این ادعای خود دلایلی نیز ذکر میکنند و همچنین تاکید میکنند که هرچه به پایان جنگ نزدیکتر میشویم، توان نیروی هوایی ایران در برابر نیروی هوایی عراق تحلیل میرود. بهطوری که خلبان تازهکار عراقی نیز فرصت جولان در عمق خاک ایران را مییابند.
سفارت فرانسه آمار تشییع جنازه و بهخاک سپاری رزمندگان ایرانی را به عراقیها میداد و آن را سنجشی برای تلفات آنها در نبرد با عراق تعیین میکرد. در حالی که فرانسویها نمیتوانستند خوشحالی خود را از شکست ایران در عملیات «کربلای ۴» پنهان کنند به یکباره آغاز عملیات «کربلای ۵» و گسست دشمن بعثی در برابر رزمندگان ایرانی در شلمچه و شرق بصره، آنان را شوکه میکند.
فرانسویها اعتقاد دارند حرکت نظامی ایران در شرق بصره از یک تاکتیک و استراتژی نظامی فراتر است. آنها در حالی که عراقیها از استحکامات خطوط پدافندی خود اطمینان داشتند، مورد حملهغافلگیرانه قرار گرفتهاند و علیرغم استفاده از سلاحهای ممنوعه توسط رژیم صدام روند نبردها به نفع ایرانیها در جریان است.
سفارت فرانسه در بغداد در گزارشات و دیدارهای خود در بغداد، اینچنین از «کربلای ۵» گزارش میدهد: «در عراق با آغاز عملیات جدید ایران (کربلای ۵) اوضاع به گونهای دیگر است. صدام و اطرافیانش وحشت کردهاند. او شخصاً به هتل شرایتون بصره رفته است و ژنرالهایش در کنارش متمرکز شدهاند. حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر و ملک حسین پادشاه اردن برای همبستگی با صدام به عراق آمادهاند، قرار است اجلاس فوقالعاده عربها نیز در مغرب برای حمایت از صدام و جلوگیری از سقوط صدام تشکیل بشود.
صدام پیکهای ویژهای برای برخی از کشورهای عربی اعزام کرده است. او از کشورهای عربی درخواست پول، مهمات و حتی نیرو کرده است و از تشکیلات سیاسی تمام کشورهای عربی خواسته است فشار بر ایران در مجامع بینالمللی را افزایش دهند. صدام به آنها تأکید کرده که سربازان عراقی سپر بلای امت عربی شدهاند و او بیش از این نمیتواند جور همه عربها را در مقابل حملات ایران و انقلاب اسلامی را بکشد. صدام به صراحت به آنها گفته بود اگر روند حملات ایرانیها به سقوط مناطق حساس نفتی عراق در جنوب این کشور با جمعیت یکپارچه شیعه بینجامد کار برای کویت و عربستان را تمام شده بدانید. او با ترساندن کویتیها و سعودیها، امتیازات مهمی گرفته است. کویت پیشپرداخت تانکهای تی ٧٢ را بلافاصله پرداخت کرده است.»
تیرگی روابط فرانسه و ایران؛ تجمع ضد انقلابها در فرانسه و حمایت از صدام
بررسی جنبههای مختلف جنگ هشت ساله ایران و عراق، دلایل وقوع آن و مواضع کشورهای غربی در قبال این جنگ اهمیت بسیاری دارد. بررسی عوامل و مواضع دولتها بهخصوص قدرتهای بزرگ میتواند در تعیین نوع جهتگیری سیاست خارجی کشورمان در آینده مؤثر باشد.
جدی ترین و مهمترین دورههای روابط ایران و فرانسه به وقوع انقلاب اسلامی برمیگردد. حضور امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو و شیوه آزادی گرایانه دولت فرانسه باعث شد که آن کشور به سکوی هدایت و رهبری انقلاب ایران تبدیل شود. در طول چند ماه اقامتگاه امام راحل به یک مرکز مهم خبری و سیاسی در جهان تبدیل شد. همچنین دولت فرانسه که سقوط رژیم شاه را پیش بینی میکرد، مانع فعالیتهای مخالفین رژیم شاه در این کشور نشد. «ژیسکاردستن» پس از شرکت در کنفرانس «گوادلوپ» مصادف با ۱۵ دی ۱۳۵۷ برابر با ۵ ژانویه ۱۹۷۹ اعلام کرد: «امیدی به بقای رژیم پهلوی نیست و شاه باید تسلیم نظرات رهبران انقلاب شود.» به همین دلیل جایگاه فرانسه در افکار عمومی مردم ایران بالا رفت و اعتبار بین المللی آن کشور نیز تقویت شد و از سوی دیگر نوعی رابطه اخلاقی میان دو ملت ایران و فرانسه به وجود آمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباطات سیاسی بین دو کشور در سطح سفارت برقرار بود و جمهوری اسلامی ایران اولین سفیر خود بنام «شمسالدین امیرعلایی» را به فرانسه اعزام کرد.
حمایت فرانسه از عوامل ضدانقلاب در این کشور، باعث شد که روابط دو کشور در تیر ماه ۱۳۵۹ به سطح کاردار تنزل پیدا کند. از سوی دیگر تصمیم شورای انقلاب به ملی کردن بخش عمدهای از صنایع که بعضاً با سرمایه خارجی برپا شده بود، مخالفت و واکنش محافل اقتصادی فرانسه را برانگیخت. دولت ایران به صورت یکجانبه بسیاری از قراردادها در زمینه تجهیزات اتمی، صنایع سنگین، اتومبیلهای سواری و مبادلات کشاورزی با فرانسه را لغو کرد و پارهای از شرکتهای فرانسوی که از این اقدام متضرر شده بودند به دادگاههای این کشور شکایت کردند.
مواضع دولت فرانسه در قبال کشورمان پس از آگاهی از سیاست خارجی انقلابی جدید جمهوری اسلامی در خصوص نفی کامل و بدون قید و شرط سلطه آمریکا و همپیمانانش بر کشور، تکیه بر شعار نه شرقی نه غربی، پشتیبانی از حرکتهای اسلامی و آزادی بخش ملتها و دوستی با ملتهای مستضعف، دستخوش تغییراتی شد. اگر چه میزبانی کوتاه فرانسه از امام (ره) در ماههای پایانی رژیم پهلوی میتوانست زمینهساز روابط دوستانه و متفاوت با دیگر کشورهای غربی میان ایران و این کشور باشد، اما سیاست فرانسه در جریان جنگ تحمیلی و حمایت این کشور از صدام از آغازین روز جنگ و تجمع نیروهای ضد انقلاب در فرانسه روابط دو کشور را تیره و در مسیری متفاوت قرار داد.