اخبار بین الملل

یک نمایش روحوضی مدرن

خبرگزاری خبرآنلاین

در این نمایش پرجنب وجوش که گروه موسیقی جذابی آن را همراهی می‌کند حدود ۳۰ بازیگر از جمله امیرضا کوشانی، الهه پورجمشید، شهرام مسعودی و حسین شفیعی به ایفای نقش می‌پردازند.

«سفرنامه آبجی مظفر» بعد از نمایش‌های «خط عشق»، «باغ شکرپاره»، «طلسم صبحگل» چهارمین نمایشی است که استاد صادقی ۷۲ ساله بر اساس شیوه‌های نمایش ایرانی روی صحنه می‌برد.

این نمایشنامه که از یک ترانه کمیک که مردم به هنگام سفر مظفرالدین شاه به تهران می‌خواندند، گرفته شده در کنار پرداختن به وقایع تاریخی، به رابطه عاطفی زن مطربی‌ به نام «قدمشاد» از همراهان شاه و یک افسر فرانسوی می‌پردازد و تفاوت‌های فرهنگی عمیق دو ملت را به تصویر می‌کشد. نگاه متفاوت و بروز قطب‌الدین صادقی باعث شده است بسیاری از مفاهیم اجتماعی و سیاسی روز ـ از جمله مواردی همچون کیک زرد ـ با ظرافت در این نمایش گنجانده شود.

در تابلوی دکور این نمایش قید شده است: «بنگاه شادمانی قدمشاد» که اشاره به مغازه‌های گروه‌های روحوضی به نام بنگاه شادمانی در خیابان سیروس تهران دارد که در دهه ۳۰ با ساخت تماشاخانه‌ها به‌تدریج حذف شدند. کارگردان سعی کرده است همانند آن نمایش‌ها از دکور ساده‌ای همچون صندوق‌های نمایش‌های روحوضی سنتی استفاده کرده و با حداقل اشیا، صحنه‌های مختلف را بیافریند.

یکی از نقاط قوت پررنگ این کار موسیقی زنده و برآمده از سنت‌های موسیقی سنتی مردمی کهن ایران بود که آهنگساز و خوانندگی آن کار عبد ‌آتشانی بود.

هر چند از آنجایی که این روایت تاریخی متناسب با شرایط امروز جامعه دراماتورژی شده است، نمی‌توان ایراد جدی به آن وارد دانست، اما شاید انتخاب ناصرالدین شاه به جای پسرش برای این نقش مناسب‌تر بود، چون سفرهای سه گانه مظفرالدین شاه در زمان سلطنت بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۵ به فرنگ بیشتر جنبه درمانی داشت تا عیاشی. همچنین ترس او از واژه مشروطه در سفر به فرنگ کمی اغراق‌آمیز است، زیرا آخرین سفر او به فرنگ در سال ۱۹۰۵ بود و انقلاب مشروطه ایران در اواخر سال ۱۹۰۶ پیروز شد که ۱۰ روز پس از امضای فرمان مشروطیت، مظفرالدین شاه درگذشت.

نکته دیگر اینکه معمولا نمایش‌های روحوضی با زبانی طنز و گزنده به بیان مشکلات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌پردازند، اما این نمایش که از نظر شکلی بویژه در ساعت نخست آن لحظات فرحبخش و شادی برای تماشاگر به ارمغان می‌آورد، پایانی تراژدیک و تا حدی کِش‌دار دارد. در این زمینه می‌توان به عنوان نمونه به اجرای چندباره ترانه آبجی مظفر همراه به ضجه‌های او اشاره کرد.

در مجموع به نظر من، بازی‌ها و موسیقی در کنار طراحی لباس و حرکات، درخشان و دیالوگ‌ها مناسب و بجا بود. در شرایطی که بسیاری اوقات در نمایش‌های این سال‌ها محتوا قربانی فرم می‌شود، شاید مهم‌ترین نقطه قوت این نمایش استفاده از فرم مناسب شامل طنز و موسیقی شاد برای رساندن محتوا و مفاهیمی بود که شاید بیان عریان و بدون چهره آن با محدودیت‌هایی همراه باشد.

شاید اگر این نمایش از تبلیغات مناسب‌تری بهره می‌برد می‌توانست با تماشاگر بیشتر و مدت زمان طولانی‌تری اجرا شود.

۵۷۵۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا