امام اجازه نداد طلبهای که به ایشان هتاکی کرده بود، نانش آجر شود/ چرا شهریه فلانی را قطع کردی؟ گناه زن و بچهاش چیست؟ آنها نان و لباس لازم ندارند؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حوزه علمیه نجف بهعنوان یکی از مهمترین مراکز علمی و دینی تشیع، از قرنها پیش در فضایی سنتی و با اصول مشخصی اداره میشد. سنتهای حوزه نجف، بر پایه تمرکز بر فقه و اصول و دوری از مسائل سیاسی، بهویژه مسائلی که ممکن بود موجب تقابل با حکومتها شود، استوار بود. از این رو، ورود امام خمینی با رویکردی انقلابی و سیاسی، که مستقیماً به تقابل با حکومت پهلوی و استکبار جهانی میپرداخت، فضای حوزه نجف را تحتتأثیر قرار داد و واکنشهای متفاوتی از سوی علما و روحانیون سنتگرا ایجاد کرد. برخی از روحانیون و مراجع سنتی حوزه نجف با رویکرد امام در پیوند دین و سیاست و مبارزه علیه رژیم شاه و استعمار بهشدت مخالف بودند. این دسته از علما معتقد بودند که حوزه علمیه باید صرفاً به مسائل علمی و دینی بپردازد و از ورود به مسائل سیاسی بپرهیزد. آنها تلاش میکردند امام خمینی را به عنوان یک فرد شورشی و تفرقهافکن معرفی کنند و ایشان را از ادامه فعالیتهای سیاسی منع نمایند. این گروه گاهی حتی از بیان صریح نظرات خود فراتر رفته و به اذیت و آزار امام و یارانشان روی میآوردند.
بنابر روایت پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، امام خمینی در طول اقامتش در نجف با دشواریهای زیادی مواجه شد. برخی از طلاب و افراد نزدیک به روحانیون سنتی، با بدگویی و شایعهپراکنی علیه ایشان و اندیشههایش، تلاش میکردند تا امام را منزوی کنند و زمینههای بیاعتمادی به او را ایجاد نمایند. از طرفی برخی از طلاب که از نظرات امام حمایت میکردند، با تهدید و فشار روبهرو میشدند. این فشارها گاهی به حدی میرسید که امام در مسائل مالی، حتی برای تأمین شهریه طلاب هوادار خود نیز با مشکل مواجه میشد.
یکی از روشهای حوزه سنتی برای تضعیف امام، تلاش برای منزوی ساختن او و محدود کردن فعالیتهای ایشان بود. برخی از مراجع بزرگ و تأثیرگذار حوزه نهتنها به امام روی خوش نشان نمیدادند، بلکه با اظهارنظرهای منفی و مواضع مخالف سعی داشتند از نفوذ و گسترش افکار انقلابی امام جلوگیری کنند. حتی در برهههایی، فشارها بهگونهای بود که اجازه نمیدادند امام در برخی جلسات علمی یا مجامع عمومی بهراحتی حضور یابد. این مسائل نشان میدهد که امام خمینی در کنار مشکلات ناشی از تبعید، با چالشهای جدی در داخل حوزه نیز مواجه بود. امام خمینی با صبر، متانت و مدارا به این برخوردها پاسخ میداد و سعی میکرد با شیوهای مسالمتآمیز و بر مبنای اصول اسلامی، نظر طلاب و دیگر علما را به اهداف خود جلب کند.
بر همین اساس به مرور روایتی از شیوه برخورد امام با طلبهای که به خاطر تفاوت امام با فضای حاکم بر حوزه علمیه نجف نسبت به ایشان هتاکی میکرد میپردازیم:
مدارا نسبت به برخی مخالفان داخلی حوزه نجف یکی دیگر از برخوردهای سلبی امام بود. مرتضی بنیفضل درباره این ویژگی ایشان گفته است:
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت امام که بنده در دیگر شخصیتهای بزرگ کمتر دیدم، این بود که ایشان نسبت به مخالفان سرسخت خویش در میان طلاب، علما و روحانیون بسیار متین و صبور عمل میکرد و با آنان بزرگوارانه برخورد مینمود. از جناب حجتالاسلاموالمسلمین آقای قرهی (سلمهالله) شنیدم که میگفت طلبهای در نجف به حضرت امام خیلی بدوبیراه میگفت و اهانت را به نهایت رسانده بود. او بسیار بددهن بود و هرچه به دهانش میآمد، میگفت. مدتی ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که با او چه کار بکنم؟ شبی فکر کردم و بین خود و خدا به این نتیجه رسیدم که پرداخت شهریه به او جایز نیست؛ فلذا شهریهاش را در آن ماه قطع کردم. او هم نامهای به امام نوشته و از من شکایت کرده بود.
بدون اینکه از موضوع خبر داشته باشم، فردا صبح مثل همیشه به منزل امام رفتم تا به کار روزانهی دفتر بپردازم. همیشه وقتی وارد میشدم و سلام میکردم، حضرت امام با روی گشاده از من استقبال و احوالپرسی میکرد؛ ولی این بار دیدم فقط به جواب سلام اکتفا کرد و خیلی ناراحت و اخمو بود. با خود گفتم شاید از ایران در ارتباط با نهضت خبر ناگواری به ایشان رسیده است؛ به خاطر آن حالشان مساعد نیست. چند روز همین وضع ادامه یافت تا اینکه با قرائنی فهمیدم ایشان از من ناراحت میباشند.
در مسیر منزل به محل تدریس که ملازم حضرت امام بودم، عرض کردم: آقا، از من چه خطایی سر زده است؟ چرا از دست من ناراحت شدید؟ آقای قرهی میگفت همینطور که به راهمان ادامه میدادیم، ایشان ایستاد و خطاب به من فرمود: «آقای قرهی، مگر قرار است همه ما را مدح و ثنا گویند؟ مگر قرار است هر کسی که از ما تعریف و تمجید کرد، فقط به او شهریه بدهیم؟ چرا شهریة فلان طلبه را قطع کردهای؟ بر فرض هم او خطاکار باشد، گناه زن و بچهاش چیست؟ آیا آنها نان و لباس لازم ندارند؟
آقای قرهی گفت: در حالی که به شدت غافلگیر شده بودم، روی دو پایم خشک شدم. عرض کردم: آقا، فرمایش شما صحیح است، ولی بینیوبینالله اینگونه تشخیص دادم و منظور دیگری نداشتم. فرمود: «بیخود اینگونه تشخیص دادی! هرچه زودتر برو به منزلش و شهریهی او را دو برابر تحویل بده. او هر چه گفته، به من گفته است. او اینگونه مرا میشناسد، بگذار بشناسد…»
آنچه به عنوان جمعبندی از مطالب این بخش میتوان اظهار کرد، این است که امام در راستای همراهسازی حوزهی نجف با آرمانها و اهداف متعالی مبنی بر مبارزه با ظلم و برپایی حکومت اسلامی به فعالیتهای ایجابی و برخوردهای سلبی فراوانی دست زد. امام ابتدا به صورت بسیار ظریف و دقیق در اندیشهی طراحی نوع روابط خویش با علما و در درجهی بعد با طلاب و سایر اقشار برآمد و بر اساس چارچوب اسلامی و چون عالمی عامل نگاه آنها را به خود معطوف کرد و حتی در برخی موارد تغییر داد. ایشان هر گونه تبلیغ و ترویج از خود را ممنوع کرد و در برابر برخی ناجوانمردیها صبر و حلم پیشه کرد و به مصداق آیهی شریفه «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» با دوستان به مدارا رفتار نمود و در برابر دشمنان از سنگ هم سختتر بود.
در صورتی که امام تنها تکلیف خود را در فریاد زدن ظلم و اعلام اقدام ظالمان به مردم میدانست و تدبیر همراهی مردم و علما را در سر نداشت، قطعاً هم ایشان و هم امت اسلامی از پیروزیهایی که بعدها نصیب شد، محروم میماندند.
29219