روایتی شنیدهنشده از کتککاری معروف نمایندگان در مجلس اول شورای اسلامی
به گزارش خبرآنلاین، یکی از ماجراهای عجیب و غریبی که در طی تاریخ مجلس شورای اسلامی رخ داد، ماجرای زد و خورد در مجلس نخست بود که در آن میان، علیاکبر معینفر رئیس کمیسیون نفت مجلس زیر ضرب و شتم قرار گرفت. ماجرا را هاشم صباغیان وزیر کشور دولت موقت و یکی از نمایندگان کمیسیون نفت در همان دوره نخست مجلس شورای اسلامی که زد و خورد بر سر نطق قبل از دستور ایشان درگرفت، در گفتوگو با تاریخ ایرانی اینطور روایت کرده است:
«در نهضت آزادی سمیناری به نام تامین آزادی برگزار و از افراد مختلف دعوت کردیم که سخنرانی کنند. عدهای آن جلسه را به هم ریختند و برخی را زدند. ما کتابخانه باارزشی داشتیم، کتابهای زیادی را بردند یا به هم ریختند. ماجرای بسیار بدی بود. من در مجلس گزارش این جریان را دادم. موقع نطق قبل از دستور من بود. در نهضت آزادی به من ماموریت داده شد که شرح حمله به دفتر نهضت آزادی را در رابطه با سمینار تامین آزادی در نطق قبل از دستور بدهم. هنگام نطق آقای سید ابوالفضل موسوی، نماینده تبریز آمد که کاغذ نطق من را بردارد، من هلش دادم، عمامه از سرش افتاد، شلوغ شد، فریاد میزدند بیا پایین… هل دادم که کاغذ را برندارد و دستش را ببرد کنار. عمامهاش افتاد و بعد ریختند و ما را از آنجا کشیدند پایین و شروع کردند به زدن با کفش و… صدای آن فیلم هست که آقای هاشمی به هادی غفاری میگوید: آن اسلحه را بگذار در جیبت، با ته اسلحه زده بود چون زیر چشم معینفر کبود شد.»
اخیرا مرکز اسناد انقلاب اسلامی روایتی تازه از این ماجرا را اما این بار از نمایندگان جناح مخالف منتشر کرده است، از زبان مرحوم حجتالاسلام محمداسماعیل شوشتری. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی سلسله گفتوگوهایی با آن مرحوم وجود دارد که آنچه در پی میخوانید بخشی از خاطرات ایشان درباره مجلس اول است:
یکی از خاطرات برخورد با ملیگرا ها بود که هر زمان و لحظهای وقتی مسئلهای پیش می آمد در نطقهای پیش از دستور یا غیرذلک مطالبی رو ایراد میکردن و صحبت میکردن و هدف هم مشخص بود به دنبال چه مسائلی بودند. طبعا در مقابل، نمایندگان حزبالله نمیتونستن به اصطلاح صبر بکنن و فحش بخورند. یک وقتی آقای معینفر به اصطلاح در صحبتهاش اظهارات نادرستی که مطرح می کرد و باز طبق معمول همیشه موجب اعتراض نمایندگان در طرف مقابل شد و برخوردی که بین نمایندگان حزبالله و طبعا ایشون یا سایر ملیگرایان در مجلس رخ داد از برخوردها و خاطراتی بود که طبعا همیشه بهیادماندنی ست. حتی برخورد فیزیکی و امثال اینها شد.
باز به خاطر دارم ایشون. دیگه وقتی مجلس صحنش یک مقداری شلوغ شد ارتباط رادیویی قطع شد. ایشون یعنی آقای معینفر تصور میکرد که هنوز رادیو وصل هست بلند شد رفت جای رئیس نشست چون رئیس هم مجلس را ترک کرد به عنوان اعتراض. رفت جای صندلی رئیس نشست و از میکروفون رئیس میخواست استفاده کنه و مرتب داد میزد و فریاد میزد که مردم در مجلس آزادی نیست مردم چنین هست مردم چنان میکنند و چنین میکنند. باز در همون فرصت هم میخواست استفاده بکنه از اهداف خودش. که خب تصور هم میکرد که پخش میشه و رادیو وصل هست.
دیگه از فردای اون روز، از جلسات بعدی، خب این طرف مردم هم برای بیان حقایق از زبان نمایندگانشون میشنیدند که واقعیتها چه چیزی هست و اینها احیانا خیلی از اوقات چنین برخوردهایی در مجلس انجام میشد که دورانی بود.
درگیری فیزیکی بین ایشون و کی بود؟
خیلیها بود. عرض کنم حضورتون آن چیزی که یادم هست مثلا آقای خلخالی، آقای هادی غفاری، آقای قرهباغی نماینده ارومیه. عرض کنم خیلیها بودند یکی دو نفر نبودند. عده زیادی که اصلا یه لحظه بنده خاطرم هست وقتی اونجا بودیم آقای معینفر با اون تنه تنومند و جسیمی که دارند اون زیر مونده بود یه عده ای اصلا روی اون. گفتیم حالا ایشون خفه میشه اون زیر. بالاخره هم سعی میکردن که به یک شکلی این برخوردها پیش نیاد این موارد پیش نیاد.
۲۵۹