اخبار فرهنگی

مهم ترین فلسفه بعثت نبی در خطبه حضرت فاطمه (س)

بیان فلسفه‌ی بعثت نبوی در خطبه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله علیها تفسیری از اهمیت امر ولایت و امامت در آیه‌ی اکمال است؛ امری که پس از سقیفه نسبت به آن بی‌اعتنایی شد، سپس امت را به جاهلیت بازگرداند و در سده‌های بعد گروه‌های تکفیری را به جان مسلمانان انداخت.

خبرگزاری تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سخنرانی حضرت فاطمه سلام الله علیها در مسجدالنبی پس از واقعه‌ی شوم سقیفه، از گوهربارترین میراث‌های حدیثی شیعه شناخته می‌شود. این سخنان که به بهانه‌ی غصب فدک انجام شد، حاویِ معارف توحیدی، فلسفه‌ی رسالت نبی مکرم اسلام، بیان مسئولیت سنگین مهاجران و انصار در قبال کتاب و سنت، ویژگی‌های قرآن، بیان فلسفه‌ی برخی احکام و حدود الله، لزوم ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرفه و نفاق، ذیل پذیرش امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است.

حضرت زهرا سلام الله علیها در فرازی از این سخنان،‌ درباره‌ی فلسفه‌ی بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلى اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ؛ خداوند او را برانگیخت تا امر خود را کامل کند و عزمی برای اجرای حکم خود داشته باشد و تقدیرات رحمت خود را به انجام رساند.»

در این فراز، یکی از فلسفه‌های بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «اتمام امر خدا» معرفی می‌شود. اما مهم‌ترین امر خدا چیست که باید توسط خاتم‌الأنبیاء و برترین رسول خدا به اتمام برسد؟ شاید پاسخ آن در آیه اکمال در آیه‌ی سوم سوره مائده نهفته باشد. شأن نزول این آیه، ماجرای غدیر و انتخاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عنوان امام و وصیّ نبی است. خداوند می‌فرماید «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا»؛ یعنی امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند بنابراین از آن‌ها نترسید و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما پذیرفتم…» از این جهت «اتمام امر خداوند» به وسیله‌ی پیامبر اسلام، به معنای کامل کردن دین و «اتمام نعمت خدا» بر خلایق است.

با مرور احادیث مربوط به آیه 3 سوره مائده، می‌توان به وضوح دریافت که خداوند به واسطه‌ی انتخاب امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و خاندان پاک ایشان، دین را به کمال رسانده و نعمت خود را بر خلایق به اتمام رسانیده است. امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی فرمودند: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ»، یعنی دین را با نصب و ولایت امیرالمؤمنین به عنوان حافظ دین کامل کردم. خداوند به این وسیله نه‌تنها نعمت خود را به پایان رسانید، بلکه با تسلیم شما در برابر اوامر ما، دین را برای شما به گونه‌ای قرار داد که در آن رضایت الهی نهفته باشد. این به معنای آن است که تسلیم در برابر ولایت و رهبری الهی، زمینه‌ساز رضایت و کمال دین است.

اهمیت این موضوع به قدری حیاتی و اساسی است که خداوند در آیه 67 سوره مائده به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «اگر این ابلاغ را انجام ندهی، گویی رسالت خود را انجام ندادی.» این بیان نشان می‌دهد که وظیفه‌ی پیامبر اسلام در اعلام ولایت و رهبری پس از خود، بخشی از رسالت الهی او به شمار می‌آید و نیز سنت خداوند بر این بوده است که اوصیای هر پیامبر، ادامه‌دهنده‌ی راه آنان و تبیین‌گر احکام کتاب باشند. به ویژه آنکه امام عصر عجل الله تعالی فرجه به عنوان موعود و منجی بشریت از نسل رسول آخرالزمان برگزیده شده و وظیفه‌ی هدایت امت را بر عهده دارد. به همین دلیل، درک و پذیرش ولایت اهل بیت به عنوان یکی از ارکان دین، امری ضروری و حیاتی است که بر اساس آیات قرآن و احادیث معصومین تأکید شده است.

نتیجه آنکه ولایت اهل بیت نه‌تنها یک اصل اعتقادی، بلکه یک ضرورت عملی است که به جامعه اسلامی کمک می‌کند تا در مسیر صحیح قدم بردارند. انحراف از این ولایت می‌تواند خطرات جدی برای دین و جامعه به همراه داشته باشد؛ تا جایی که خداوند به تعبیر حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، ابلاغ این امر را از مهم‌ترین فلسفه‌های بعثت نبوی معرفی کرده‌اند. بیان این معرفت پس از جریان سقیفه، هشداری به امت اسلام بود تا از مسیری که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در غدیر برایشان مشخص کرده بودند، منحرف نشوند. با این حال، متأسفانه آنچه نباید اتفاق می‌افتاد، رخ داد و با رویگردانی از امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، امت اسلام به عصر جاهلیت بازگشت. این مسأله زمینه‌ساز تفرقه در جامعه اسلامی شد و فرقه‌های متعددی شکل گرفتند. در سده‌های بعد، شاهد بروز گروه‌های تکفیری از دل همین فرقه‌های اسلامی بودیم؛ مسئله‌ای که هنوز گریبانگیر مسلمانان در سرتاسر جهان شده است.

اکنون گروه‌های تکفیری به اسم اسلام و با نام پیامبر اسلام بزرگ‌ترین جنایت‌ها را در سرتاسر جهان مرتکب می‌شوند، همچنان که حکام اسلامی پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله به نام اسلام، امت را به عصر جاهلیت سوق دادند و نظام طبقاتی را حاکم کردند و افراد فاسقی چون معاویه و فرزند ناپاکش یزید را به امت اسلام تحمیل کردند؛ اما این گروه‌های تکفیری با تفسیرهای غلط و سطحی از آموزه‌های اسلامی، اقدام به ایجاد تفرقه و نفرت می‌کنند و به نام دین، زشتی‌ها و خشونت‌هایی را به نمایش می‌گذارند که با اصول واقعی اسلام در تضاد است. اعمال تروریستی، کشتار بی‌رحمانه افراد بی‌گناه، و ایجاد رعب و وحشت در جوامع مسلمان و غیرمسلمان، نتیجه این انحرافات فکری و اعتقادی است. این جنایات نه تنها به مسلمانان آسیب می‌زند، بلکه به اعتبار اسلام نیز لطمه می‌زند و تصویر نادرستی از دین را به جهانیان منتقل می‌کند. در حالی که اسلام به عنوان دینی از صلح، محبت و همزیستی مسالمت‌آمیز معرفی شده است، این گروه‌ها به طور سیستماتیک به چهره این دین الهی آسیب می‌زنند.

انتهای‌پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا