چرا فاطمه(س) پاره تن رسول خدا(ص) بود؟
رسول خدا(ص) بارها درباره دخترش فرمودند: فاطمه بضعة منی. این روایت در منابع شیعه سند صحیح دارد و علمای اهل سنت نیز این روایت را قطعی میدانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدمحمود جوادی، پژوهشگر، در یادداشتی به شرح برخی ویژگیهای بانوی دو عالم، حضرت زهرا(س) پرداخته است. این یادداشت که بهمناسبت فرارسیدن سالروز شهادت آن حضرت برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، به این شرح است:
این روزها مصادف با ایام شهادت جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. حادثهای که سرآغاز مظلومیت خاندان مطهر پیامبر اکرم (ص) شد و این مظلومیت تا شهادت دیگر اعضای این خاندان ادامه یافت و همچنان نیز ادامه دارد.
در این ایام که مجالسی در جای جای کشور برای ترویج و نشر خصوصیات و ویژگی های این بانوی دوعالم برگزار میشود، ما نیز در اینجا قصد داریم در نشر فرهنگ فاطمی و زنده نگه داشتن یاد و منزلت دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) سهم و دین خود را در حق ایشان ادا کنیم.
هتک حرمت خانه حضرت زهرا (س)
حمله ناباورانه عدهای – به ظاهر – از یاران پیامبر (ص) به خانه دخت گرامی رسول خدا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که منجر به شهادت مظلومانه آن حضرت شد بر هیچکس پوشیده نیست و از وقایع مسلّم تاریخ است که منابع معتبر شیعه و اهلسنت بر صحت آن گواهی میدهند. متاسفانه با این همه سند و مدرک روشن، باز بعضی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام تعبیر «افسانه شهادت» را به کار می برند و این حادثه تلخ را ساختگی میپندارند!
روایات بسیاری در کتابهای اهلتسنن وجود دارد که ثابت میکند، برخی از اصحاب مقرب پیامبر (ص) به خانه حضرت زهرا (س) هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدهاند؛ درحالیکه فاطمه زهرا (س) به همراه نوادگان رسول خدا در داخل خانه بودهاند. تعداد مورخان مشهور و بنام زیادی که این واقعه را روایت و ثبت کرده اند آنقدر زیاد است که ذکر نام تک تک آنها و شرح جزئیات آن در این مقال نمیگنجد و همه بر این نقطه متفقالقول هستند که هجوم به خانه حضرت زهرا (س) یک حادثه مسلّم و غیر قابل انکار است.
یورش به خانه دختر گرامی رسول خدا (ص) پس از ماجرای «سقیفه» یک اتفاق سادهای نیست که بخاطر برخی ملاحظات به فراموشی سپرده شود با این حال ما در اینجا بخاطر اجتناب از هرگونه شبههای که میتواند بهانه به دست وحدت ستیزان بدهد قصد نداریم به جزئیات این واقعه اشاره کنیم اما میتوانیم در حد مختصر به حواشی این هجوم بپردازیم و از آن بعنوان لکه ننگی بر پیشانی برخی از یاران پیامبر اکرم (ص) یاد کنیم؛ چراکه این حادثه نقطه سیاه و تاریکی در تاریخ اسلام است.
تبعات هجوم به خانه حضرت زهرا (س)
شکی نیست که وقوع شکاف عمیق میان اهل بیت علیهم السلام و برخی از صحابه پیامبر (ص) که بعدها منجر به شکاف در میان امت پیامبر (ص) شد و تا به امروز ادامه دارد از پیامدهای بسیار تلخ حمله به خانه حضرت زهرا (س) بود و آشکار کننده چهره ی پنهان نفاق و فرصت طلبی نزد برخی از این افراد در آن زمان بود. این حمله نشان داد چگونه دشمنان اهل بیت موفق شدند دیانت را فدای سیاست و جنگ قدرت کنند و تا کجا توانستند حق را پایمال کرده و باطل را جای آن بنشانند. اتفاقی که به دلیل فاصله زمانی کوتاهی که با رحلت پیامبر (ص) داشت برای بسیاری ناباورانه و بهتآور بود.
یکی از تبعات سنگین این حمله، شکستن پهلوی دخت گرامی رسول خدا (ص) بود که منجر به سِقط شدن حضرت محسن (ع) و در نهایت موجب شهادت آن حضرت (س) شد، حادثه جانگدازی که پس از رحلت پیامبر (ص) داغ بزرگ دیگری را بر دل خاندان رسالت بویژه حضرت علی علیه السلام گذاشت.
علاوه بر شکستن پهلوی حضرت زهرا (س) جسارت سیلی زدن به صورت آن حضرت نیز از اتفاقات ناگوار دیگری بود که در حق دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) روا داشته شد و تا امروز تلاش زیادی شده است بر آن سرپوش گذاشته شود. البته برخی سرپوش گذاران این ماجرا را بطور قطع رد می کنند اما برخی محققین معتقدند طبق شناختی که نسبت به روحیه برخی اصحاب پیامبر (ص) وجود دارد و با توجه به اسائه ادب و اهانت آنها به رسول خدا (ص) پیش از رحلت، ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا (س) دور از تصور نیست و این روحیه چنان آشکار و زبانزد خاص و عام بود که در کتب اهلسنت و هم در کتب شیعه به آن اشاره و تصریح شده است.
تلاش حضرت زهرا (س) با آن شرایط دردمند جسمانی در دفاع از ولایت امیر المومنین علی علیه السلام و بازپس گیری فدک، از کارهای بزرگ و بسیار برجسته آن حضرت بود که نشان میداد چگونه این بانوی بزرگ در آن جامعه زنستیز تا پای جان در دفاع از امام زمان خود ثابت قدم بود و در برابر ظلم پا پس نکشید.
وصیت حضرت زهرا (س) به امیرالمومنین علیهالسلام برای تدفین شبانه و عدم حضور حملهکنندگان به خانهاش در مراسم تشییع و تدفین آن حضرت نشاندهنده عدم تسویه حساب ایشان با غاصبان حق خود و حق امیرالمومنین علیه السلام بود و موکول کردن این تسویه حساب به یومالحساب و شکایت از آنها نزد رسول خدا (ص) در جهان آخرت دارد.
عبور ساده و بدون واکنش از کنار حادثه هتک حرمت خانه دخت گرامی پیامبر و پایمال شدن حق اهل بیت علیهم السلام و پیوند زدن آن به قضا و قدر الهی از کارهای نابخشودنی است که عیار عقیده مارا محک میزند و ممکن است ایمان مارا به باد بدهد.
فضیلتی میان هزاران فضیلت
تقریباً تمام فضایل و مناقب و مقاماتی که در کتب شیعه درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده در کتب معروف اهل سنّت نیز آمده است و این به راستی عجیب است، زیرا کمتر چیزی میتوان یافت که در منابع معتبر شیعه باشد ولی در کتب اهل سنت نیامده باشد.
در اینجا میان فضائل بیشمار حضرت زهرا (س) تنها به یک فضیلت در ذیل این مطلب بسنده میکنیم که با ایام سوگواری آن حضرت همخوانی دارد.
رسول خدا (ص) بارها و به مناسبتهای مختلفی درباره دخترش فرمودند:«فاطمه بضعة منی». این روایت در منابع شیعه سند صحیح دارد و علمای شیعه و اهل سنت این روایت را قطعی میدانند و بر تواتر آن اتفاق نظر دارند. با توجه به شان صدور این روایت، هدف رسول خدا (ص) معرفی جایگاه دخترش در نزد خدا و رسول، و اخطار جدی برای پرهیز از آزار و اذیت پاره تنش، و نشان دادن میزان دشمنی آزاردهندگان حضرت زهرا (س) بوده است.
جان فاطمه (س) چنان با جان پیامبر اکرم (ص) گره خورده بود که او اولین فردی از اهل بیت علیهم السلام بود که به رسول خدا (ص) ملحق شد. آن لحظه که آن حضرت (س) با چشمانی اشکبار لحظات واپسین حیات پدر را نظاره میکرد صدای ضعیف و لرزانی شنید که به سختی از سینه رسول خدا بیرون میآید و میفرماید: “دخترم؛ فاطمهام! هماکنون این آیه از قرآن را بخوان: «محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟ …»”
سپس فرمود: “دخترم نزدیک بیا و آن قدر نزدیک بیا که جز تو کسی صدای مرا نشنود.” سپس زمزمهای در گوش فاطمه (ع) فرمود که او گریان شد. مجددا در گوش او زمزمهای دیگر فرمود که در این لحظه فاطمه (ع)شادان شد؛ آنچنان که خنده بر لبان مبارکش نقش بست. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند: «در همین درد میمیرم» و در باب شادی و تبسماش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق میشود» و این بود که من تبسم کردم.
غم رحلت رسول خدا (ص) و روزهای سخت از زبان حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) در شعری که در رثای پیامبر اسلام(ص) سرودهاند درباره ناگواریهای زندگی که بر ایشان گذشته اشاره کوچکی میکنند و میفرمایند:
قل للمغیّب تحت أطباق الثری
إن کنت تسمع صرختی و ندائیا
صبت علی مصائب لو أنها
صبت علی الأیام عدن لیالیا
یعنی: بگوئید به آن کسی که زیر لایههای خاک پنهان شده است، اگر فریاد و ندای مرا میشنوی.
مصیبتهایی بر من وارد شد که اگر این مصیبتها بر روزها وارد میشد، آن روزها تبدیل به شب میشدند.
باز هم در اینجا میتوان از این دو بیت شعر اینگونه دریافت که ظرفیت وجودی تحمل حضرت زهرا (س) تا چه اندازه بزرگ و عظیم بوده است که – به اقرار آن حضرت در این شعر – کسی دیگر جز ایشان توان و تحمل اینهمه مصیبت را ندارد. لذا باید گفت که حضرت زهرا (س) با اینکه دارای ظرفیت بسیار بالایی در زمینه کسب مقامات معنوی و آسمانی بودند، ظرفیت غیر قابل تصوری در زمینه تحمل مصائب بسیار بزرگی را داشتند که کمتر کسی چنین ظرفیتی را دارا بوده است.
در پایان باید گفت، سخن درباره شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها برای محققین و دوستداران ایشان و درک مقام ایشان نزد خدا و رسول خدا (ص) هرگز کار آسانی نیست و هر فردی که در این زمینه تلاش میکند، به اندازه ظرفیت معرفتی خود قدم به عالم ژرف و عمیق شناخت آن حضرت برمیدارد.
انتهای پیام/