اخبار فرهنگی

یادبود شهبازیان؛ جاودانه در نغمه ها

مراسم یادبود و بزرگداشتِ استاد فریدون شهبازیان با حضور بزرگان موسیقی، سینما و اهالی فرهنگ و هنر برگزار شد

خبرگزاری تسنیم

به گزارش خبرگزاری تسنیم، روز گذشته 2 بهمن 1403، آیین یادبود و بزرگداشت استاد فقیدِ موسیقی ایران، فریدون شهبازیان، با حضور خانواده‌ی ایشان و جمعی از چهره‌های برجسته موسیقی، شعر و سینمای ایران، از جمله هوشنگ کامکار، ساعد باقری، صدیق تعریف، مجید انتظامی، اکبر آزاد، وارطان ساهاکیان، نازنین مفخم، محسن امیریوسفی، مهوش وقاری، مینا افتاده، همایون رحیمیان، عباس یاری، بیژن بیژنی و شماری دیگر از نام‌‌دارانِ فرهنگ و هنر، در فضایی آکنده از شکوه و احترام در فرهنگ‌سرای نیاوران برگزار شد.

اجرای این مراسم که به پاس سال‌ها خدمت استاد شهبازیان به موسیقی و سینمای ایران، به همتِ «کانون آهنگسازان سینمای ایران»، «کانون کارگردانان سینمای ایران»، «سال‌نوای موسیقی ایران»، «خانه سینما»، «صندوق اعتباری هنر»، «انجمن صنفی عکاسان سینما»، «موسیقی ما» و «فرهنگسرای نیاوران» برگزار شد، بر عهده‌ی عباس سجادی، ترانه‌سرای شناخته‌شده، بود. ضمن آن‌که محمد اصفهانی و حمید غلامعلی با همراهی فؤاد حجازی و رضا تاج‌بخش، دو قطعه از آثار ایشان (تیتراژ سریال «آوای فاخته» و «گلِ گلدون من») را اجرا کردند.

 

هوشنگ کامکار: پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است

اولین سخنران این مجلس، استاد «هوشنگ کامکار» بود. این موسیقی‌دانِ برجسته، به این نکته اشاره کرد که: «بعد از رفتنِ فریدون، از خود می‌پرسم که مگر می‌شود، مرگ چنین غافل‌گیرانه رخ دهد؟ مدتی پیش در خانه‌ی موسیقی گرد هم آمده بودیم. در آن جمع، آقای گنجه‌ای به آقای شهبازیان گفت: «فریدون کنار ما بنشین تا عکسی به یادگار بگیریم؛ شاید تا چند روز دیگر یکی از ما نبود.» آن جمله در ذهن من ماندگار شد، تا آن‌که خبر بیماری ایشان به من رسید. با همسرشان تماس گرفتم و او با دلگرمی از بهبود حال عمومی آقای شهبازیان سخن گفتند. اما هنگامی که دوباره تماس گرفتم، خبر درگذشتش را به من دادند. این واقعیت هنوز برایم غیرقابلِ باور است.»

استاد کامکار ادامه داد: «اقبالِ آن را داشتم که از زمانِ دانشکده‌ی هنرهای زیبا با آقای شهبازیان آشنا و پس از آن دوستی داشته باشم و در تمام این سال‌ها، شاهد تلاش‌های بی‌دریغ و خدمات ارزنده‌ی او به موسیقی ملی ایران بوده‌ام؛ موسیقی‌ای که آمیزه‌ای شگفت‌انگیز از سنت، فولکلور و عناصری از موسیقی جهان است. او آثاری آفریده که چنان استوار و بی‌بدیل‌اند که تا ابد در حافظه‌ی فرهنگی این سرزمین جاودانه خواهند ماند.»

استاد کامکار سخنان خود را با بیتی از فروغ فرخزاد، که او را «بزرگ‌ترین زن ادبیات ایران» خواند، به پایان رساند: «پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است.» و این شعر را پژواکی از عظمت و جاودانگی روح فریدون شهبازیان در عرصه‌ی موسیقی ایران دانست.

محمد اصفهانی: استاد شهبازیان نمادی آهنگین از عشق بودند

محمد اصفهانی دیگر سخنرانِ این مراسم بود؛ او ضمنِ عرض تسلیت به خانواده‌ی استاد شهبازیان اظهار امیدواری کرد که قدرِ اساتید زنده و برجسته‌ی موسیقی ایران دانسته شود: «استاد شهبازیان، بسیار زنده‌اندیش بودند و همواره نگاهی امیدوارانه به زندگی داشتند و همین نگرش چون شعاعی از نور، انرژی و انگیزه‌ای بی‌پایان را به هر آن‌که با ایشان هم‌کلام یا همراه بود، منتقل می‌کرد. ایشان به شکلی شایسته، از استعدادی که خداوند به امانت در وجودشان نهاده بود، بهره می‌جستند و هارمونی زیبای نهفته در روحشان را به تمامی ابعاد زندگی تعمیم می‌دادند.»

این خواننده که همکاری‌های بسیاری با استادِ فقید موسیقی ایران داشته، ادامه داد: «هرگاه استاد از من کاری می‌خواستند، با نهایت افتخار و بدون هیچ پرسشی آن را می‌پذیرفتم. تفاوتی نداشت که آن همکاری در قالب خواندن برای یک مستند، سریال، فیلم سینمایی، یا قطعه‌ای موسیقایی باشد. چرا که از نوجوانی، زمانی که موسیقی هنوز حرفه‌ام نبود و تنها شوق و علاقه‌ام محسوب می‌شد، آرزوی دیدار ایشان را داشتم. تقدیر الهی اما، مسیر موسیقایی‌ام را به دستان ایشان گره زد و من سالیان متمادی افتخار شاگردی‌شان را داشتم و به آموختن از این استاد بی‌همتا مفتخر بودم و از این پس نیز خواهم بود.»

اصفهانی در پایان به این نکته اشاره کرد که: «استاد شهبازیان برای من، تجسمی آهنگین از عشق، هنر و انسانیت بودند؛ نمادی که برای همیشه در خاطر من و هنر این سرزمین زنده خواهد ماند.»

کامبیز روشن‌روان: رباعیاتِ خیام، روحِ تازه‌ای به موسیقی ایران دمید

استاد «کامبیز روشن‌روان» آهنگساز برجسته و رئیس هیئت مدیره کانون آهنگسازان سینمای ایران که به علت سفر به خارج از کشور، در این مراسم حضور نداشت، در پیامی ویدیویی درباره‌ی آهنگ‌ساز فقید گفت: «آشنایی و دوستی من با فریدون شهبازیان به نیمه‌ی دوم دهه‌ی چهل و زمانی که هر دو در دانشکده‌ی هنرهای زیبا تحصیل می‌کردیم، باز می‌گردد؛ اگرچه پیش از آن، آثار او را در رادیو می‌شنیدیم؛ استاد شهبازیان در زندگی خود کارهای بسیار انجام داده است که یکی از شگفت‌انگیزترینِ آنان اتفاقی است که در اثرِ «رباعیات خیام» رخ داده است؛ اثری که احمد شاملو آن را به زیبایی دکلمه کرد و استاد شجریان نیز به غایتِ استادی آن را خوانده است. این اثر روحِ تازه‌ای به موسیقی ایران دمید و هم‌چنان پس از دهه‌ها میانِ مردم زمزمه می‌شود.»

به گفته‌ی روشن‌روان، او در سال‌های هنری خویش با خوانندگانِ موسیقی در سبک‌های متفاوت کار کرد از کسانی چون استاد شجریان تا علیرضا افتخاری، حسام‌الدین سراج و محمد اصفهانی و خانم‌ سیمین غانم و دیگران؛ اگر چه خود بهترین اثرِ خویش را «جام تهی» با صدای استاد شجریان بر اساسِ شعری از فریدون مشیری می‌دانست. این اثر اولین تجربه‌ی استفاده از موسیقی ایرانی از شعر نو است که توسط ارکستر گل‌ها اجرا شد.»

چهره‌ی پیشکسوتِ موسیقی اما به این نکته نیز اشاره کرد که تمام خدماتِ او اما به خلق آثارش باز نمی‌‌‌‌گردد و در سال‌هایی سببِ فعالیتِ دوباره‌ی موسیقی پاپ شد که موسیقی بسیار در محاق بود و انجام چنین کاری جسارتی می‌خواست که گویی تنها در ضمیرِ او بود.

روشن‌روان در پایان هشدار داد: «ما مردمانی مُرده پرست هستیم و انتظار می‌کشیم تا کسی بمیرد تا از او اسطوره‌ای دروغین بسازیم در حالی که در زمانِ زندگیِ یک هنرمند باید آثارش تحلیل شود و به آنان احترام گذاشته شود.»

وارطان ساهاکیان: آثارِ استاد شهبازیان برای همیشه ماندگار خواهد ماند

وارطان ساهاکیان دیگر هنرمندی بود که در رثای استاد شهبازیان سخن گفت: «من و فریدون، طی سالیان دراز، در دانشگاه‌های مختلف به تدریس پرداختیم و در عرصه‌های گوناگون نیز همکار بودیم. او هنرمندی بود که نه‌تنها به موسیقی ایران، بلکه به موسیقی ارکسترال نیز خدمات شایانی ارائه داد. با بهره‌گیری از شناختی عمیق و همه‌جانبه از سبک‌های متنوع موسیقی، توانست به تلفیق هنرمندانه‌ای دست یابد که حاصل آن خلق آثار بی‌بدیلی بود؛ آثاری که چون نگینی درخشان بر تارک موسیقی این سرزمین خواهند درخشید و تا همیشه در حافظه‌ی فرهنگی ما ماندگار خواهند ماند.»

علی جعفری پویان: ای‌کاش تشکلی سازمان‌یافته برای مراسمِ وداع هنرمندان وجود داشت

در میانِ نسل جوان، این «علی جعفری‌پویان» بود که درباره‌ی استاد شهبازیان سخن گفت و به این نکته اشاره کرد که آنچه فقدان هنرمندانی چون فریدون شهبازیان را از مرز یک هجران بزرگ فراتر می‌برد، سنگینیِ این حقیقت است که با کوچ هر یک از این بزرگان، جایگاهی خالی بر عرصه‌ی هنر باقی می‌ماند که هیچ همتایی توان پرکردن آن را ندارد. این خلا، زخمی عمیق بر پیکر موسیقی ایران است که جبران‌ناپذیر می‌نماید.

او ادامه داد: «ما در گذر زمان بسیاری از هنرمندان را از دست می‌دهیم، آن هم در حالی که برخی از ایشان با احوالاتی ناخوش به غبار فراموشی سپرده می‌شوند. از همین رو، «سال‌نوای موسیقی ایران» با هدفی والا پایه‌گذاری شد؛ تا نام و یاد موسیقی‌دانانی که در آستانه‌ی فراموشی قرار گرفته‌اند، زنده نگه داشته شود و به جامعه‌ی کوچک اما ارزشمند موسیقی ایران یادآور شویم که هیچ هنرمندی در میان ما از یاد نخواهد رفت. استاد شهبازیان از نخستین روزهای این حرکت فرهنگی همراه و یاور ما بودند و هرگاه از ایشان یاری طلب می‌کردیم، بی‌درنگ پاسخ مثبت می‌دادند و حضورشان بر غنای این رویداد می‌افزود.»

این نوازنده‌ی ویولن هم‌چنین گفت: «به عنوان یک نوازنده، افتخار همکاری با این استاد بی‌بدیل را داشته‌ام و باید اعتراف کنم که بخشی از عمق سونوریته و ظرافت احساسی در بیان موسیقی‌ام، از شنیدن و تأمل در آثار ایشان نشأت گرفته است. روح لطیف ایشان، چون نغمه‌های ظریف و دلنشین‌شان، بر هر اثری که خلق می‌کردند، مهر یکتایی می‌زد و از آن شاهکاری جاودان می‌آفرید؛ اما نمی‌توانم این موضوع را نگویم که ای‌کاش تشکلی سازمان‌یافته برای وداع با هنرمندان وجود داشت؛ نهادی که با برگزاری مراسمی در خور شأن این بزرگان، بدرقه‌ای شایسته و باشکوه را برای آنان رقم بزند و گام دیگری در پاسداشتِ هنر و هنرمندان برداشته شود.»

ساعد باقری: استاد شهبازیان نه تنها با واژگان شعر، بلکه با گوهرِ ناب ادبیات پیوند داشت

این «ساعد باقری» بود که به نمایندگی از شاعران به تقدیر از فعالیت‌های استاد شهبازیان پرداخت و گفت: «به قولِ نیما یوشیج، ایستادگی در دو چیز معنا می‌یابد: یکی در نیک‌نامی و دیگری در سخن. آثار جناب استاد شهبازیان نه تنها خلوت ما را آراست، بلکه زلال‌ترین آرامش‌ها را در عمق وجودمان جاری ساخت. از پروردگار می‌طلبیم که همان آرامشی که از آهنگ‌های ایشان گرفتیم، چون آینه‌ای برابر آینه‌های بی‌پایان، چندین و چند برابر به روان پاک ایشان بازگرداند.»

او هم‌چنین درباره‌ی عمقِ آشنایی استاد شهبازیان چنین توضیح داد: «ما با بسیاری از هنرمندان برجسته همکاری داشته‌ایم، اما ایشان نه تنها با واژگان شعر، بلکه با گوهرِ ناب ادبیات این سرزمین پیوندی عمیق داشتند. همین شناخت ریشه‌ای بود که سبب شد آثار بی‌کلام ایشان به‌گونه‌ای بر پیکره‌ی اشعار فارسی بنشیند که گویی از ازل برای یکدیگر خلق شده‌اند. یکی از آموزه‌های ارزشمند ایشان برای من، در اثری مانند «شبانگاهان» که آقای مختاباد اجرا کردند، به ظرافتی اشاره داشت که چون چراغی روشنگر مسیرم شد.»

او ادامه داد: «کمتر کسی چون او توانایی داشت تا رمز و راز تلفیق ناب شعر و موسیقی را به آهنگ‌سازان بیاموزد. ایشان به زیبایی جایگاه خواننده را درک می‌کردند و هرگز اجازه نمی‌دادند کرشمه و جلوه‌گری بی‌جا جایگاه هنر را خدشه‌دار کند. در یکی از سفرهای کوتاه، سخنی از ایشان شنیدم که هنوز در ذهنم طنین‌انداز است: زیبایی باید کشف شود، نه آن‌که صاحبِ زیبایی خود آن را به رخ کشد. همین نگاه دقیق بود که نظارت‌های ایشان را در آثارشان متمایز می‌کرد و به برتری خاصی می‌رساند. ایشان معتقد بودند که سهل‌گیری را نباید با سهل‌گویی اشتباه گرفت. استاد شهبازیان با ظرافت و حساسیتی بی‌مانند، سهل‌گو بود و شاید همین خصلت است که موسیقی او را این‌چنین عمیق و دلنشین کرده است.»

احمد مسجد جامعی: او یکی از موفق‌ترین آهنگ‌سازان در پیوند شعر و موسیقی است

احمد مسجد جامعی، مدیر فرهنگی و وزیرِ سابقِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حالی سخنانِ خود درباره‌ی استاد شهبازیان را آغاز کرد که بارِ دیگر بر این نکته صحه گذاشت که استادان موسیقی ایران اصلا نباید برای انتشار آثار خود مجوز بگیرند و استاد شهبازیان نیز جدای از این اساتید نبودند؛ او اما گفت: «برای صحبت از ایشان می‌خواهم به آلبوم ماندگار «خیام» با همکاری استاد شجریان و احمد شاملو اشاره کنم. آن چه در آن مجموعه گوش‌نواز است توانِ آهنگ‌سازی است. ایشان با دانش غربی و ساختار موسیقی غربی، یک اثر هنری با روحِ ایرانی عرضه کرده‌اند. یعنی شنونده‌ی اثر، موسیقی را در ادامه‌ی همان شعر و خوانندگی و دکلمه می‌داند. موسیقی ایشان در این اثر پرگویی و کم‌گویی هم ندارد. خسته‌کننده و ملال‌انگیز هم نیست. با فضاهای موسیقایی گوناگون همراه است و وقتی شجریان می‌خواند؛ در آهنگ هم می‌توان شعر را حس کرد. »

او هم‌چنین ادامه داد: «در این اثر، فضای موسیقایی در هر رباعی با دیگری متفاوت است و باز هم موسیقی به کمکِ فهم بهتر متن آمده و آن را تکمیل می‌کند. تار و پود شعر و تاروپود موسیقی را در هم تنیدن، فهمی می‌خواهد که با ذوق ایرانی هماهنگ باشد و استاد شهبازیان در این اثر به خوبی در این زمینه عمل کرده است. ایشان با دانش و ساختار موسیقی غربی توانایی آن را داشت که آهنگ ایرانی بسازد. دیگر آنکه در فضای موسیقایی او گزیده‌کاری اهمیتِ بسیاری دارد و کم‌گویی او به فهمِ معنا کمک می‌کند. علاوه بر آن متناسب با محتوا، آهنگ‌سازی می‌کند. او بین شعر و موسیقی پیوند می‌دهد و در ذهنِ شنونده ترسیم می‌کند.»

مسجد جامعی هم‌چنین به این نکته اشاره کرد که او هر کار کرد، ماندگار شد؛ این تجربه‌ی آمدن او به حوزه‌ی سینما هم سبب شد تا فهمِ بهتری از تصویر به مخاطب ارائه می‌داد.

ماهور موسائیان: استاد شهبازیان، آثارِ خود با استاد شجریان را تنها متعلق به ایشان می‌دانست

اما «ماهور موسائیان»، عکاس سینما و همسر زنده‌نام شهبازیان، آخرین سخنران این مراسم بود و گفت: «انتخاب تالار وحدت برای بدرقه‌ی استاد فریدون، انعکاسی از احساس عمیق و قلبی او بود. این تالار، جایی بود که خاطرات بسیاری از روزهای درخشان هنرستان موسیقی و دوران رهبری ارکستر ملی ایران در آن شکل گرفته بودند. گویی او در این مکان نه تنها با موسیقی، بلکه با روحِ هنر پیوندی ناگسستنی یافته بود. در تمام آن سال‌ها، او اعضای ارکستر را همچون فرزندان خود می‌دید؛ شاید در واپسین لحظات حیات، هنوز می‌خواست به‌نوعی با این فرزندان معنوی وداع کند.»

او هم‌چنین یادآور شد: «در یک سال پایانی زندگی‌‌شان، استاد فریدون تنها و تنها آثار خود را می‌شنید و به آنها دل خوش می‌کرد. به‌خصوص کارهایی که با استاد شجریان کار کرده بود را بسیار دوست داشت و می‌گفت خوشحالم که در این سال‌ها خطا نکردم تا دیگران، این آثار را بازخوانی‌ کنند؛ گویی این آثار را تنها متعلق به استاد شجریان می‌دانست.»

موسائیان در پایان یادآور شد: «او صاحب خطی بی‌نهایت زیبا و دست‌خطی دلنشین بود و این ویژگی را در نوشتن شعرها نیز به کار می‌بست. حتی در روزهای سخت بستری شدن در بیمارستان، عشق به هنر از او جدا نشد. او همچنان می‌نوشت، می‌سرود و در میان آن نوشته‌ها، بخش‌هایی از گل گلدون نیز نقش بسته بود؛ گواهی بر روحی خلاق و پرشور که تا آخرین لحظه زندگی‌اش جاری بود.»

نمایشِ ویدئوهایی از زندگی‌نامه، آثار و تصاویر فریدون شهبازیان به کارگردانی وحید موساییان و تدوین نازنین مفخم و هومن خواجه‌نوری و همچنین ویدئویی از آخرین حضور استاد شهبازیان در مقابل دوربینِ وبسایت موسیقی ما، از جمله بخش‌های این آیین بود.

در بخش پایانی مراسم، «حامد فومنی» فرزند شاعر فقید «شیون فومنی»، شعری از پدرش را برای حضار دکلمه کرد. این شعر که با بیتِ «در زمین بی‌زمانی ناکجا آبادیم / شهروند روستای هر چه باد آبادی‌ام» آغاز می‌شود را استاد شهبازیان، در ساعت‌های پایانی زندگی، در حالی که به علت مشکلات تنفسی ناشی از آلودگی هوا در بیمارستان، بستری بود، با خط خوش در دفتری نوشته و به یادگار گذاشته است. 

از جمله اهالی موسیقی و فرهنگ هنر که در آیینِ یادبود استاد فریدون شهبازیان حضور داشتند می‌توان به نام‌هایی همچون وحید موساییان، محمدمهدی گورنگی، مزدا انصاری، بیژن ارژن، صادق نوری، مهدی بزرگ‌مهر، بیتا بهشتیان، رضا خسروی، آرمان موسی‌پور، ستار اورکی، مجید واصفی، سینا جهان‌آبادی، پیروز ارجمند، رائد فریدزاده، محمدحسین فرح‌بخش، بهنام صبوحی، محمد نصرتی، علی مغازه‌ای، مهران اکرمی، پژمان خلیلی، بابک شهرکی، سهراب برهمندی، فاضل جمشیدی، سعید جاوید، محمد میرزمانی، محمد فرشته‌نژاد، مهرداد شهسوارزاده، امیر عابدی، محسن پازوکی، رحمان ایدون، محمد غریبی و … اشاره کرد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا